Wednesday, December 29, 2004

چیز شعر شناسی آخوندی

"...اصلا شما می دونستین کلمه آه از الله مشتق شده؟ آه در اصل کلمه ای است که انسان در موقع درد و ناراحتی بر زبان جاری می کنه. فطرت پاک انسان همیشه نام خدا رو صدا می کنه. منتهی در موقع درد و ناراحتی بدلیل اضطرار و کمی وقت اون ال اولش رو می ندازه و فقط آهشو می گه..."!!!

اشتباه نکنین، این شر و ورها از من نیست. بلکه نقل به مضمون از سخنان پر در و گهر حضرت حجت الامسال و الپارسال جناب آقای ادیب یزدی است که در یکی از برنامه های مذهبی تلویزیون که خدا رو شکر هر موقع شبانه روز هر کانالی رو بزنی حداقل یکی دوتاشونو دم دست داری، پخش شد، همین دیروز!

من فقط موندم این مرتیکه با اون جای پای شتری که روی تخت پیشونیش به نشونه نماز فراوون خونی گذاشته، خجالت نمی کشه این دری وریها رو توی تلویزیون تحویل ملت می ده؟ خب البته جواب این سوال که معلومه: نه! بقیه عمله اکره این دم و دستگاه چی؟ اونام نه؟

پس حالا که اینطوره همه با هم برینیم به زبان فارسی و ایضاً عربی و انگلیسی و هر چی زبون زنده و مرده دنیا....

جمالتو عشقه آخوووووووند

Wednesday, December 22, 2004

جوک دوبله نشده

A man once said: life is difficult to understand; at birth we struggle hard to get out of the vagina, then we spend the rest of our lives to get in!!

و این یکی که باید تکه آخرش رو فارسی بخونید

In America people say life is too short, but Iranian say: “Life is to short”!

Thursday, November 04, 2004

از آنجايي که ما الان حدود يک ماه است که در ظل توجهات حضرت ولايت قبيح و سايه لنگه کفش مبارک نماينده ايشان در امور فيلتريه و بنديه و بستيه قرار گرفته ايم، و با توجه به کمبود گازوئيل جهت سوخت موتور اينترنتمون اين توفيق اجباري نصيب خواهران و برادران ايماني شده که براي مدتي نامعلوم از شر لاطاعلات و اراجيف ما راحت شده و اوقات شريف خود را در ديگر بخشهاي شبکه استکباريه عنکبوتيه مصروف بدارند. فلذا با دلي آرام و قلبي مطمئن از خدمت خواهران و برادران مرخصي ساعتي گرفته و سعي مبرور مبذول مي نماييم که در اين مدت هر وقت گذرمون اين ورا افتاد عجالتا يه کارت بزنيم! ولي خداوکيلي من موندم اين بر و بچه هاي داخل ايران دلشون به چي چي اين اينترنت خوشه و چطوري اين وبلاگهاي رنگ وارنگ رو درست مي کنن؟ ما که بريديم... هفته اولي که از کانادا اومدم ايران رفتم يه کارت اينترنت مثلا گرون و پرسرعت خريدم. ولي تا وصل شدم و وارد داشبورد بلاگ اسپات شدم ديدم به جاي وبلاگ خودم وبلاگ يه باباي ديگه رو نشون مي ده! اولش فکر کردم اشتباه شده و دوباره يوزر نيم و پسووردمو وارد کردم. ولي اين بار يه وبلاگ ديگه رو نشون مي داد! خلاصه هفشده باري امتحان کردم ديدم نخير درست بشو نيست و هر باري داشبورد يه وبلاگ ديگه رو نشون مي ده. بعدش از يکي از دوستان توي کانادا خواهش کردم وارد داشبورد من بشه ببينه چي مي بينه که ديديم درسته. فهميدم که اين از کرامات شيخ اينترنت ماست که در کار بلاگ اسپات اخلال ايجاد کنن. بعدش خواستم از دانشگاه وارد شم که ديدم حضرت ادمين کل آدرسهاي منتهي به بلاگ اسپات و پرشين بلاگ رو بستن! چندتا سرور ديگه رو هم امتحان کردم و نهايتا تصميم گرفتم عطاي وبلاگ نويسي از ايران رو به لقاش ببخشم. با اين حال اگه شانسي تونستم وقتي و سروري پيدا کنم -مثل حالا که دارم اينا رو مي نويسم- خدمت خواهم رسيد. دعاي ويژه شب بيست و يکم ماه رمضان: خدايا شر ولايت فقيه رو از سر مردم ايران کم کم کم نفرما!!!
چند واقعيت نسبتا جالب:

Did You Know Coca-Cola was originally green.
The most common name in the world is Mohammed.
The name of all the continents end with the same letter that they start with.
The strongest muscle in the body is the tongue.
There are two credit cards for every person in the United States.
TYPEWRITER is the longest word that can be made using the letters only on one row ! of the keyboard.
Women blink nearly twice as much as men!!
You can't kill yourself by holding your breath.
It is impossible to lick your elbow.
People say "Bless you" when you sneeze because when you sneeze, your heart stops for a millisecond.
It is physically impossible for pigs to look up into the sky.
If you sneeze too hard, you can fracture a rib.
If you try to suppress a sneeze, you can rupture a blood vessel in your head or neck and die.
Each king in a deck of playing cards represents great king from history:
Spades - King David
Clubs - Alexander the Great,
Hearts - Charlemagne
Diamonds - Julius Caesar.
111,111,111 x 111,111,111 = 12,345,678,987,654,321
If a statue of a person in the park on a horse has both front legs in the air, the person died in battle.
If the horse has one front leg in the air, the person died as a result of wounds received in battle.
If the horse has all four legs on the ground, the person died of natural causes. What do bullet proof vests, fire escapes, windshield wipers and laser printers all have in common? Ans. - All invented by women.
Question - This is the only food that doesn't spoil. What is this? Ans. - Honey
A crocodile cannot stick its tongue out.
A snail can sleep for three years
All polar bears are left handed.
American Airlines saved $40,000 in 1987 by eliminating one olive from each salad served in first-class.
Butterflies taste with their feet.
Elephants are the only animals that can't jump
In the last 4000 years, no new animals have been domesticated
On average, people fear spiders more than they do death.
Shakespeare invented the word 'assassination' and 'bump.
Stewardesses is the longest word typed with only the left hand.
The ant always falls over on its right side when intoxicated.
The electric chair was invented by a dentist.
The human heart creates enough pressure when it pumps out to the body to squirt blood 30 feet
Rats multiply so quickly that in 18 months, two rats could have over million descendants.
Wearing headphones for just an hour will increase the bacteria in your ear by 700 times.
The cigarette lighter was invented before the match.
Most lipstick contains fish scales.
Like fingerprints, everyone's tongue print is different.

Wednesday, October 20, 2004

يکی از فضايل شهيد چمران اينه که بزرگراهش ديگه چراغ قرمز نداره!

Friday, October 15, 2004

!!!و این هم سهم ما از تکنولوژی


Tuesday, October 05, 2004


...و ما آبجوی مونیخ را آفریدیم، باشد که رستگار شوید

Wednesday, September 29, 2004

از آنجایی که ما تصمیم گرفته ایم از این به بعد اینجا را به یک وبلاگ حَسابی و سنگین رنگین تبدیل کنیم و شما دیگر اینجا شاهد مسخره بازی و جوک و اینجور چیزها نباشید، کلیه خبرهای مربوط به آیت الله هخا علی رغم جوزدگی (یا گرفتگی) کل وبلاگستان فارسی در این وبلاگ بایکوت خواهد شد
و من الله التوفیق
الاحقر السید العیالات المتحده
!جوک دوبله نشده امروز: اِ... ببخشید یادم نبود دیگه نباید جوک بگم

Sunday, September 26, 2004

آغاز پاییز

پاییز زیبای مونترال شروع شد...

Thursday, September 23, 2004

خواستم لینک این مطلبو توی لینکدونی بذارم، ولی ظاهرا گویا نیوز از دیروز فیلتر شده. بهمین خاطر برای اینکه دوستان داخل ایران هم بتونن اونو براحتی بخونن عینا اینجا نقل می کنم:

هشدار بچه هاي "امروز" به مسئولان نظام، ف.م.سخن
يک جرقه ي کوچک کافي بود تا آتش اعتراض را در فضاي وب لاگ هاي فارسي مشتعل کند؛ اين جرقه، با يک مطلب به ظاهر ساده در وب سايت آقاي درخشان زده شد؛ جرقه اي از جنس "کلمه" که آتش "کلمات اعتراضي" را در وب لاگ هاي فارسي مشتعل کرد.
اين جرقه مي توانست اما از نوع ديگري باشد: از جنس جرقه اي که با انتشار مقاله ي رشيدي مطلق در روزنامه ي اطلاعات زده شد و نظام سلطنتي را در آتش خود سوخت ، يا از جنس جرقه اي که سال 1378 با تعطيل روزنامه ي "سلام" و حرکت اعتراضي دانشجويان، تهران و چند شهر ديگر را دچار حريق کرد. اينها همه پند تاريخ است، اگر گوشي براي شنيدن آن باشد.
بچه هاي "امروز" اهل "کلمه" اند. آنها مي گويند و مي نويسند و حق خود را از نظام حکومتي طلب مي کنند. آنها معترض ند و صداي اعتراض شان را به هر طريق که بتوانند به گوش مسئولان مي رسانند. آنها هر چند در شرايط عادي به طور منفرد عمل مي کنند، اما اگر ضرورت ايجاب کند، با يکديگر - حتي حول محوري که اختلاف نظر بر سر آن بسيار است - متحد مي شوند. آنها طرفدار آرامش و صلح و دوستي اند. آنها اصلاح را به انقلاب ترجيح مي دهند.
بچه هاي "امروز" اعتراض شان را در وب لاگ ها نشان مي دهند چون وسيله ي ديگري براي انعکاس ِ اعتراض شان ندارند. بچه هاي "امروز" مي گويند و مي نويسند؛ از خودشان، از محيط اطراف شان، از ديده ها و شنيده ها شان، از آمال و آرزوها شان، از نفرت و پليدي ها، و از عشق و زيبايي ها. گاه عکس و گاه موسيقي با کلمات شان همراه مي کنند و انديشه و احساس را در هم مي آميزند. يک نگاه به عکس وب لاگ هاي بچه هاي "امروز" به ما نشان مي دهد که با چه باغ زيبا و رنگارنگي رو به رو هستيم. همه نوع رنگي در آن هست؛ همه نوع حرفي در آن هست؛ وجه مشترک تمام اينها اما "کلمه" است و خورشيدي که اين کلمات رنگارنگ را زنده نگه مي دارد: آزادي.
خشک مغزان اما در انديشه ي درو کردن گل هاي اين باغ اند. مي خواهند جلوي تابش نور آزادي را بگيرند تا اين گل هاي زيبا و رنگارنگ، آرام آرام بيفسرند و پژمرده شوند. آنها مي خواهند تمام اين باغ را با دو سه نوع گل سياه رنگ، از نوع کيهان و جمهوري اسلامي و صدا و سيما بپوشانند و زياد هم در انديشه ي علف هاي هرز فحش نامه هاي حزب الله نيستند.
بر هر چيزي حدي متصور است و تحمل بيداد نيز حدي دارد. تاريخ نشان داده است "اعتراض" هميشه با "کلمه" آغاز مي شود و طلب "اصلاح" مي کند، ولي اگر به اصلاح نينجامد به خون و خونريزي ختم مي شود. اين واقعيتي است که ديکتاتورها هرگز آن را باور نداشته اند و به ناگهان دست خود را آغشته به خون ملت ديده اند.

حادثه ي "امروز" ياد آور يک درس ديگر نيز هست. در طول حاکميت يک نظام، ده ها جرقه ي کوچک و بزرگ پديد مي آيد ولي هيچکدام منجر به آتش سوزي بزرگ نمي گردد. يک جرقه ي کوچک، يک جرقه ي به ظاهر خُرد و بي اهميت، از گوشه اي که هيچ کس انتظارش را ندارد، به يکباره مي جهد و آتشي بر پا مي کند که کسي را توان مقابله با آن نيست. آتشي که خوب و بد نمي شناسد و ويراني هاي عظيم در پي دارد. آتشي که اثرات شعله ي آن مدت ها باقي مي ماند و تر و خشک را با هم مي سوزاند. اگر "اصلاح" نباشد، از اين حريق مهيب گريزي نيست. اين درس بزرگ ديگري است که حادثه ي "امروز" به ما داد؛ درسي که براي عاقلان نکته ها دارد.
[
وب لاگ ف.م.سخن]

این مطلب رو هم درپاسخ به اونایی که همیشه به دنبال بهانه جویی و ایراد گرفتن و به قول علی سیاه و سفید دیدن همه چیز هستند در قسمت نظرات پست "نام شویی" پن لاگ نوشته بودم که فکر کردم اینجا هم بیارمش:

متاسفانه شما هم به همان بیماری رهبر معذب انقلاب آقای خامنه ای دچارید: توهم توطئه! منتهی این بار توطئه را اصلاح طلبان چیده اند. چرا باور ندارید که این یک حرکت خودجوش بود در راستای فریاد زدن بر سر سانسورچیان و محدود کنندگان آزادی، نه همراهی و تایید و حمایت از اصلاح طلبان که حنایشان برای ما رنگ باخته است؟ می فرمایید تمام این بچه هایی که در این حرکت شرکت کردند، مزدورند یا دست نشانده یا حداقل گول خورده؟ هیچ دامنه خطایی هم برای فرض خود در نظر نمی گیرید؟ اشکالی ندارد، شما بفرمایید چه کنیم؟ چه کار جمعی موثری می شود انجام داد که انگ عامل و مزدور و دست نشانده بهمان نخورد؟ حکایت شما نقل همان کسی است که می رفت داروخانه میخ می خواست و با شنیدن پاسخ نداریم می گفت شاشیدم تو این داروخانه که میخ نداره! یه روز هم که بهش گفتند آره میخ داریم چقدر می خوای؟ باز گفت شاشیدم تو این داروخانه که میخ می فروشه! فرداش که دوباره اومد پرسید میخ دارین، بهش گفتند باباجان تو شاشتو بکن برو، چیکار داری میخ داریم یا نداریم؟!!

Tuesday, September 21, 2004

روزی که امروز شدیم

من خواستم به اون مرتضوی کانگرو بگم بدبخت کانگرو، فیکر کردی، ایرانی پَدَرتو در می آره، ایرانی دونیانه فتح می کنه بیخدا!

خب دوستان، واقعا نمی دونم چی بگم که گفتنیها رو گفتن: 1-2-3-4. واقعا این دو سه روز برای من خاطره شد. اشتیاق گشتن به دنبال وبلاگهایی که اتحاد و یکرنگیشون رو بی هیچ ادعا و طلبی در یک اقدام سمبلیک به نمایش گذاشته بودن، اجازه نمی داد از کامپیوتر جدا بشم. ولی چون این چند روز خیلی کار داشتم مجبور بودم تو هر فرصتی که لابلای کارها گیر می آوردم لیستو تکمیل کنم. دیشب هم تا صبح کار می کردم تا عقب موندگی کارهام جبران بشه. با اینحال احساس خیلی خوبی بهم دست داده بود. بعضی از بچه ها اونقدر بیریا بودن که حتی اسمشون رو در هیچ کدوم از کامنتهای من یا ایگناسیو یا هودر نگفته بودن و من اتفاقی پیداشون کردم. بعضیها هم آنچنان هویت فردیشون رو در پشت منفعت جمع پنهان کرده بودن که برای پیدا کردن اسم اصلی وبلاگشون مجبور شدم از این استفاده کنم یا سراغ آرشیوشون برم (وبلاگهای پرشین بلاگی اگه آرشیوشون رو آپدیت نکنن همون وضعیت قبلی رو نشون می ده، اینم یکی از تجربه های ده ماه کار کردن من با پرشین بلاگ) یا به خودشون ایمیل بزنم. وقتی روز دوشنبه خبر بازتاب این کار رو در سایت ابطحی و گویا و بی بی سی دیدم واقعا گریه کردم. گریه شوق. و باورم شد که هنوز هم می شه امید داشت.
به هرحال این تمرین خیلی خوبی بود برای اتحاد و همدلی و همینطور فریاد زدن و در عین حال شنیدن و تحمل صدای مخالف. سعی کردم فهرست تقریبا کاملی تهیه کنم. با این وجود مطمئنم که وبلاگهای دیگه ای هستن که سهواً از قلم افتاده. خواهش می کنم اگه کسی هست که اسمش در لیست نیست کامنت بذاره. همینطور از دوستانی که اسمشون اشتباه درج شد عذرخواهی می کنم و خواهش می کنم بگن تا تصحیح کنم. امیدوارم در حرکتهای بعدی با اهدافی بزرگتر شمارگان این لیست به تعداد تمام وبلاگهای ایرانی برسه.

Monday, September 20, 2004

خبرهای سایت امروز




آیا یک روحانی جای حداد را می گیرد؟
نطق راهیافته بوشهر در انتقاد به ضعف رياست آقاي حدادعادل و پيشنهاد تعيين يك شيخ (روحاني) به عنوان رئيس مجلس هفتم در سال آينده وضعيت آشفته مجلس را آشكار كرد. هفته پيش روزنامه جمهوري اسلامي نيز مديريت مجلس هفتم و شخص آقاي حدادعادل را ضعيف خواند. رفتار چهار ماهه مجلس هفتم موجب شده است كه مشروعيت مجلس به كمترين ميزان خود در بيست و پنج سال گذشته برسد.
اقدامات جدید محافظه کاران برای منصرف کردن میر حسین موسوی
اعتراض به بازداشت مسئولان خانه سينما، وبلاگ نويسان و همكاران سايت هاي امروز و رويداد همچنان ادامه دارد. اين در حالي است كه مقامات قضايي كشور بدون احساس مسئوليت به اقدامات غيرقانوني خود ادامه مي دهند. يك صاحب نظر سياسي در اين زمينه به سايت امروز گفت به نظر مي‌رسد اين اقدامات براي منصرف كردن مهندس موسوي از كانديداتوري صورت مي گيرد و اينكه ثابت كنند حرف اول را در كشور محافظه كاران مي‌زنند نه راي ملت.
آیا آبادگران روند استیضاح را ادامه می دهند
تلاش آقاي باهنر و دوستانش براي منتفي كردن استيضاح آقاي خرم و به جاي آن استيضاح وزير كشور ناكام ماند. يك فرد مطلع با بيان مطلب فوق به سايت امروز گفت تحليل آقاي باهنر اين بود كه مجلس هفتم به علت پايگاه ضعيف مردمي و همچنين به دليل شعار همراهي با دولت كه در ايام تبليغات انتخاباتي سر داد، نمي‌تواند به طور مستمر با دولت آقاي خاتمي درگير شود. پس بهتر است فقط وزير كشور را استيضاح كرد تا هم خيالمان از برگزاري انتخابات رياست جمهوري آينده راحت باشد تا هر طور دلمان بخواهد آن را برگزار كنيم و هم ستاد دولت را در استانها ضعيف و نااميد كنيم. وي افزود هنوز معلوم نيست كه پس از استيضاح وزير راه آيا وزير كشور را نيز استيضاح خواهند كرد يا خير.
رسوائی هاوائی وحیثیت قوه قضائیه
اخذ مدرك از شعبه دانشگاه هاوايي در تهران توسط بسياري از مسئولان قوه قضائيه، از جمله مديركل دادگستري تهران به اندك حيثيت اين قوه لطمات زيادي وارد كرده است.
دلایل اعتراف لاریجانی
اعتراف آقاي محمدجواد لاريجاني به امكان پيروزي اصلاح طلبان در انتخابات سال آينده به منظور ايجاد نگراني در محافظه كاران و جلوگيري از تشديد اختلافات آنان صورت گرفت. وي كه به شدت مخالف كانديداتوري آقاي ولايتي است و معتقد است او در طول شانزده سال اداره وزارت امور خارجه هيچ گام مثبتي برنداشته است، مي كوشد محافظه كاران را قانع كند كه آقاي علي لاريجاني بهترين رئيس جمهور ايران است. در همين زمينه آقاي علي لاريجاني نيز از هفته پيش انتشار خاطرات ده ساله خود را آغاز كرده تا نشان دهد كه چه خدمات بزرگ به محافظه كاران كرده است.
انتقاد بی سابقه بازتاب از دفتر رهبر
سايت بازتاب وابسته به آقاي محسن رضايي از مسئولان دفتر رهبري انتقاد كرد كه چرا حيثيت رهبري را مانند انتخابات سال 76 به يك نامزد (آقاي ولايتي) گره زده اند و سعي در تبليغ وي به عنوان كانديداي مورد نظر رهبري مي كنند. اشاره اين سايت به ديدار مسئولان اقتصادي كشورهاي اسلامي با رهبري بود كه به مراسم تبليغ آقاي ولايتي تبديل شد. اين براي نخستين بار است كه سايت بازتاب چنين آشكارا به دفتر رهبري انتقاد مي كند.
انصارى راد: اگر مهندس موسوى به بن بست برسد، حجت تمام شده است
حسين انصارى راد روحانى اصلاح طلب و نماينده سابق مجلس گفت: «امروز يك فرصت تاريخى براى ميرحسين موسوى به وجود آمده است كه ايشان نبايد اين فرصت كم نظير را از دست بدهد و با توكل بر خدا از آن استفاده كنند. ايشان مطمئن باشد كه مردم از او حمايت خواهند كرد و امروز تنها كسى است كه مى تواند براى مردم ايجاد انگيزه نمايد. موسوى از يك پشتوانه مردمى و مستحكم برخوردار است و من با صلابتى كه در ايشان سراغ دارم مطمئن هستم كه بر سياست هاى درست خود پافشارى خواهد كرد و اين يك گام به جلو خواهد بود.انصارى راد با تاكيد بر اينكه موسوى بايد سياست هاى اصلاح طلبانه خود را اعلام كند، گفت: اگر مهندس موسوى به بن بست برسد، حجت تمام شده و مى توان تصميم معقولى براى منافع كشور و روشن شدن مسائل اتخاذ كرد.

ابراهيم حاتمي‌كيا : آقايان اگر اين بار قرعه بنام سينما خورده كه بايد ادب شود، لااقل شان و حال و متهم را رعايت كنيد
در پي احضار برخي از دست‌اندركاران جشن خانه‌ي سينما، ابراهيم حاتمي‌كيا، مطلبي اختصاصي را در اختيار خبرگزاري دانشجويان ايران قرار داد.
به گزارش ايسنا، متن كامل نظرات ابراهيم حاتمي‌كيا در اين خصوص به شرح ذيل است:
“آقايان اگر اين بار قرعه بنام سينما خورده كه بايد ادب شود، لااقل شان و حال و متهم را رعايت كنيد و اتهامي در حد و اندازه اين اهالي فرهنگ قائل شويد. به تعبيري الكن، عدالت اين تنبيه را رعايت كنيد.
حال كه چنين مقرر شده، خوشتر آن است كه به خاطر انديشه و نظرات مستتر در فيلم‌هايمان خوانده شويم تا قصور در نگهباني جشن سينما!! اين حقيرانه‌ترين اتهامي است كه به سينماي مظلوم كشورمان مي‌زنيم.
آيا جدا در اين سينما هيچ نگاه انديشه‌اي و فرهنگي و حتي سياسي چالش‌ساز وجود ندارد كه بخاطرش خوانده شويم، عزيزان انصاف كنيد، تحقير بومي و منطقه‌اي و جهاني اين فراخوان جبري را ما در كدامين چاه فرياد زنيم.
اين سخيف‌ترين شكل تنبيه است. تحقير ما، تحقير مخاطب است. مدعي هستيم كه ما بر روان و روح مخاطب تاثيرگذاريم. تحقيرشدن ما تحقير قهرمانان قصه‌هايمان و تحقير قهرمانان تحقير مخاطبان است. اين فرآيند قطعي است. به آيندگان رحم كنيم”.
توقیف مجنون
هفته نامه مجنون چاپ اراک روز پنجشنبه با حکم شعبه دو دادگاه انقلاب اين شهرستان تااطلاع ثانوى به طور موقت توقيف شد.
قاضى شعبه دو دادگاه انقلاباسلامى شهرستان اراک در گفت و گو با ايرنا گفت: اين حکم در پى شکايت نماينده رئيس حوزه قضايى و مدعىالعموم مبنى بر نشر اکاذيب، تشويش اذهان عمومى و توهين به روحانيت و امام جمعه اراک صادر شد.
"حکمت على مظفرى" افزود : همچنين مدير مسوول اين هفته نامه در شعبه هفت دادگاه عمومى اراک نيز دو فقره پرونده کيفرى در حال رسيدگى دارد که وى به حبس و جزاى نقدى محکوم شده است که در مرحله تجديد نظر قرار دارد.
انتشار هفته نامه مجنون به صاحب امتيازى و مدير مسوولى "علىآقا ايرجى" با تيراژ۵۰۰۰ نسخه از شانزدهم مردادماه سال ۸۲ آغاز و تاکنون ۵۲ شماره از آن منتشر شده است.

نامه روزنامه نگاران کانادائي طرفدارآزادي بيان به سفیر ایران در کانادا
گروه روزنامه نگاران کانادائي طرفدارآزادي بيان در نامه اي به محمدعلي موسوي، سفير جمهوري اسلامي در اتاوا، تلاش حکومت اسلامي در زمينه وارد آوردن فشار تازه بر دست اندرکاران وبلاگ نويسي و اينترنتي در ايران را مورد انتقاد قرار داد.بر اساس اين گزارش اين گروه هشدار داد که حکومت اسلامي نه تنها شماري از سايتهاي اطلاع رساني اينترنتي را بسته بلکه دست اندرکاران اين سايتهارا نيز به زندان فرستاده است.اين گروه از حکومت اسلامي ايران خواست بااحترام گذاشتن به حقوق بشر و برداشتن فشار موجود از اينترنت، بابک غفوري آذر از روزنامه حيات نو، شهرام رفيع زاده از روزنامه اعتماد، و حنيف مزروعي نويسنده در روزنامه هاي اصلاح طلب را که به زندان انداخته است آزاد کند.


حضور هاشمى تاثيرى در نظر گروه هاى دوم خردادى ندارد
«احمد شيرزاد» عضو شوراى مركزى جبهه مشاركت در واكنش به برخى گمانه ها درباره حضور هاشمى رفسنجانى در عرصه رقابت انتخاباتى آينده گفت: هاشمى رفسنجانى هنوز قطعاً اعلام نكرده است كه در عرصه انتخابات رياست جمهورى حضور خواهد داشت و حضور وى در انتخابات تاثيرى در تصميم گروه هاى دوم خرداد نخواهد داشت. انتخاب گروه هاى دوم خرداد ميرحسين موسوى است و با آمدن آقاى هاشمى رفسنجانى تغييرى در اين انتخاب حاصل نخواهد شد.

مدير مسوول سايت نقشينه از احضار تلفني خود به دادگاه خبر داد
مدير مسوول سايت نقشينه ،گفت : روز چهارشنبه طي تماسي تلفني براي حضور در شعبه 115 دادگستري قم احضار شدم .
حامد متقي در گفت‌‏وگو با خبرنگار حقوقي "ايلنا"، با اشاره به اينكه پرونده‌‏اش همزمان با روز جهاني آزادي مطبوعات ، تشكيل شده ، گفت : همانطور كه بارها به مراجع قضايي و انتظامي مربوطه تأكيد كرده‌‏ام و متأسفانه مورد توجه قرار نگرفته ، تا زمانيكه احضار به صورت كتبي و با ذكر موارد اتهامي نباشد ، در دادگاه حاضر نشده به همين دليل فردا ؛ (شنبه) علي‌‏رغم احترامي كه براي دادگاه قائلم ، در دادگاه حاضر نخواهم شد .
وي با اشاره به اينكه در اين پرونده‌‏سازي معتقدم كه موارد متعددي توهين به اسلام وجود دارد ، گفت : به‌‏دليل انتساب پرونده‌‏سازان به برخي اركان نظام ، خواستار اين موضوع هستم كه بازرسي از سوي مقام معظم رهبري براي بررسي اين پرونده و برخورد با پرونده‌‏سازان از سوي آن نهاد محترم ، بر پرونده نظارت كنند .
متقي با اشاره به اينكه متأسفانه برخي از تاريخ پند نمي‌‏گيرند ، گفت : از اين نگرانم كه اگر اين روند ادامه پيدا كند ، تاريخ در مورد برخي حاكمان چه قضاوتي خواهد كرد .
وي ضمن اشاره به اين مطلب كه در اين پرونده ، با قرار 100 ميليون ريال در دادسرا و معرفي كفيل در آگاهي قم ، آزاد مي‌‏باشم ، گفت : چگونگي سير پرونده ديگر كه بنا بر شكايت هيئت نظارت بر انتخابات ، تشكيل شده پس از مطالعه پرونده توسط وكيل اينجانب ، اعلام خواهد شد .

رضاخاتمی: انتخابات مجلس هفتم تكرار نمى شود
دبير كل جبهه مشاركت با اعلام اينكه اين حزب در انتخابات رياست جمهورى شركت خواهد كرد، گفت: «از هم اكنون حمايت خود را از ميرحسين موسوى ابراز داشته ايم و چنانچه وى نپذيرفت نامزد ديگرى معرفى خواهيم كرد.»وى در مورد علت شكست جبهه مشاركت در انتخابات مجلس هفتم اظهار داشت كه اين حزب در انتخابات شكست نخورد، بلكه اجازه معرفى نامزد به ما ندادند.وى در مورد احتمال تكرار تجربه مجلس در انتخابات رياست جمهورى گفت: تجربه مذكور تكرار نخواهد شد.

وكيل بازداشت شدگان مقابل سازمان ملل پيرامون اوضاع موكلانش سخنراني مي كند
خليل بهراميان وكيل خانواده هاي زندانيان سياسي كه در مقابل سازمان ملل دستگير شده بودند ، عصر فردا پيرامون نحوه رسيدگي پرونده و نحوه نگهداري موكلانش سخنراني مي كند.
خليل بهراميان ضمن اعلام اين خبر ،افزود : تاكنون موكلانم موفق به امضاي برگه وكالتنامه نشده اند تا وكالت ايشان را بپذيرم .
بنا براين گزارش‌‏, در اين مراسم كه از ساعت 19 فردا , يكشنبه 19 شهريور ماه جاري در هتل مرمر تهران برگزار مي شود , چند تن از وكلاي دادگستري نيز حضور خواهند داشت .

زهره آقاجري در خصوص "بد حجابی" : اين نسل نسلي نيست كه از آن طرف آب آمده باشد ويا دست پرورده رژيم پيشين باشد
عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي ،گفت : هيچ ارزشي از جمله حجاب را از طريق بخشنامه و زور نمي توان در جامعه نهادينه كرد.
زهره آقاجري در گفت و گو با خبرنگار" ايلنا" ، با تاكيد براينكه حجاب مورد نظر را نمي توان با بخشنامه قانوني بر سر زنان نشاند ، تصريح كرد : اگر قرار بود از طريق بخشنامه و نيروهاي انتظامي و حدود و ثغور حجاب مشخص و اجرا شود، تاكنون جواب گرفته بوديم. پس بهتر است آقايان مشكل را در جاهاي ديگري پي گيري كنند.
آقاجري در ادامه افزود :اين نسل نسلي نيست كه از آن طرف آب آمده باشد ويا دست پرورده رژيم پيشين باشد. اين نسل نسل انقلاب است و اگر گله اي از آن ها داريم بايد اشكال را در خودمان جست و جو كنيم .
وي افزود : آن موقع كه روي ديوار خانه هاي مردم مي نوشتند زني كه حجاب ندارد شوهرش غيرت ندارد يا وظيفه زنانمان را فقط شوهرداري ، بچه داري و خانه داري تبليغ مي كردند بايد نتيجه آن حركت ها را پيش بيني مي كردند و امروز هم بايد نتيجه فرهنگ بخش نامه اي را پيش بيني كند.
وي با اشاره به اظهارات مسول معاونت بانوان نيروي مقاومت بسيج كه از نشست هاي متعدد بسيج زنان با فراكسيون زنان مجلس شوراي اسلامي در رابطه با تعيين حد ود و ثغور حجاب خبر داده بود، اظهارداشت : با توجه به اينكه بسيج بيشتر يك نهاد نظامي شناخته مي شود اين سوال از فراكسيون زنان مطرح است كه چرا براي مباحث فرهنگي و مساله حجاب به سراغ نهادهايي كه به صورت ويژه در زمينه فرهنگ جامعه تخصص دارند، نمي روند؟
عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت در ادامه با بيان اينكه كساني كه امروز به وضعيت فرهنگي جامعه معترضند سال هاي طولاني بر رسانه هاي مهمي چون صدا و سيما و غيره تسلط داشته اند، خاطر نشان كرد : ايشان امروز نتيجه برنامه هاي فرهنگي شان را مي بينند، پس بهتر است به سراغ تجربه هاي منفي گذشته نروند و اجازه دهند جامعه به روال طبيعي خودش را مسايل فرهنگي و اجتماعي خودش مواجه شود .
انجمن روزنامه‌‏نگاران جوان : ما خواستار آزادي هر چه سريعتر روزنامه‌‏نگاران زنداني هستيم

انجمن روزنامه‌‏نگاران جوان با صدور بيانيه‌‏اي اعلام كرد : چند روزي است كه چهار تن از همكاران ما بازداشت شده‌‏اند ؛ حنيف مزروعي ، شهرام رفيع‌‏زاده ، بابك غفوري‌‏آذر و مهدي درايتي و ما خسته از اين همه بيانيه و اظهار نظر كه هر چه مي‌‏نويسم ، كمتر نتيجه مي‌‏گيريم و هر چه سوال مي‌‏كنيم كمتر پاسخي دريافت مي‌‏كنيم و بعد دور هم جمع مي‌‏شويم و از خود سوال مي‌‏كنيم كه چه بايد كرد ؟
در بخش ديگري از اين بيانيه آمده است : ما همان ملت و همان گروه مرجعي هستيم كه آقايان ، امروز به واسطه رأي ما و تلاش‌‏هاي ما بر صندلي قدرت تكيه زده‌‏اند و فخر ثروت و قدرت خود را ،‌‏بر ما مي‌‏فروشند .
در اين بيانيه تاكيد شده است : روزها است كه ما از همكاران جوان خود بي‌‏خبريم ، آنها تاوان چه چيزي را پس مي‌‏دهند ؛ ما نمي‌‏دانيم.
ما به عنوان انجمن روزنامه‌‏نگاران جوان كه حمايت از حقوق صنفي و امنيت روزنامه‌‏نگاران جوان را براي خود تعريف كرده‌‏ايم ، براي دوستان و همكاران خودمان همان‌‏قدر تلاش مي‌‏كنيم كه براي روزنامه‌‏نگار و عكاس دربند در عراق تلاش كرده‌‏ايم .
در بخش ديگري از اين بيانيه با اشاره به اين مطلب كه اول و آخر حرف ما با مسولان قضايي اين است كه دانستن حق مردم است و اين حرف حضرت امام است ، تأكيد شده است : جامعه‌‏اي كه در آن جريان اطلاع‌‏رساني مخدوش شود ،‌‏شايعه و اخبار نادرست و تمايل به رسانه‌‏هاي خارجي جايگزين مسيرهاي درست اطلاع‌‏رساني خواهد شد .
در قسمت ديگري از اين بيانيه آمده است : بستن مطبوعات ، سايت‌‏هاي داخلي ، بازداشت و احضار خبرنگاران همه و همه راه‌‏هاي نادرستي است كه نه تنها در جهت حفظ امنيت نظام بلكه نظام را دچار بحران و انسداد مي سازد .
در اين بيانيه با اشاره به اين مطلب كه امنيت روزنامه‌‏نگاران در همه جاي دنيا ، شاخصه دموكراسي و تضمين آزادي‌‏هاي اساسي در آن كشور است ، تصريح شده است : افرادي كه امنيت روزنامه‌‏نگاران را زير سوال مي‌‏برند ، در هر لباس كه باشند ؛ لطمات اساسي به جمهوريت نظام جمهوري اسلامي مي‌‏زنند .
در پايان اين بيانيه خاطر نشان شده است : انجمن روزنامه‌‏نگاران جوان ، ضمن درخواست تأمين سلامت روزنامه‌‏نگاران زنداني ، خواستار آزادي هر چه سريعتر آنها بوده و از نهادهاي مسول مي‌‏خواهد كه هر چه سريعتر نسبت به تغيير وضع كنوني آنها اقدام نمايند .

مشاور خاتمی و پدر مصطفى درايتى : هنوز از محل نگهدارى و جرم پسرم بى اطلاعم
مصطفى درايتى، گفت: با وجودى كه بيش از يك ماه از بازداشت پسرم مى گذرد، اما هنوز از محل نگهدارى و جرم وى بى اطلاعم.
مصطفى درايتى با اعلام اين مطلب، افزود: در اين مدت پسرم چندبار با ما به صورت تلفنى تماس گرفته است.
وى درباره اعلام دادسراى عمومى و انقلاب تهران مبنى بر ملاقات بازداشت شدگان مربوط به ارتباط با سياست هاى غير قانونى با خانواده هايشان، گفت: اين امر در مورد پسرم محقق نشده است، بنابر اين، بنده اين مورد را تكذيب مى كنم.
مشاور رئيس جمهورى در امور روحانيت با اعلام اين مطلب كه فرزندم را اداره اماكن بازداشت كرده است، گفت: چندين بار به اداره اماكن مراجعه كرده ام اما هربار اعلام مى كنند كه به ما مربوط نيست و ما فقط به وظيفه خود عمل كرديم.
درايتى خاطر نشان كرد: هيچ نهادى تاكنون مسؤوليت بازداشت پسرم را برعهده نگرفته است.
وى در پاسخ به سؤالى مبنى بر اين كه آيا مهدى درايتى را با حكم قضايى بازداشت كرده اند يا خير؟ گفت: بنده تاكنون هيچ حكمى را رويت نكرده ام. به نظر من نگهدارى فرزندم در بازداشت غير قانونى است كه اميدوارم هر چه زودتر تكليفش مشخص شود.
پدر مهدى درايتى در پايان مدعى شد: تا آن جا كه بنده در جريان هستم، پسرم نقش چندانى در سايت رويداد و امروز نداشته است.
محکومیت چند دانشجوی دیگر
پيک ايران : احمدمدادي دبير سابق انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه زنجان به اتهام توهين به رهبري وتبليغ عليه نظام ازسوي شعبه اول دادگاه انقلاب زنجان به يک سال حبس تعليقي به مدت سه سال محکوم شد.
اين عضو سابق شوراي عمومي دفترتحکيم وحدت 18 تيرسال گذشته به مدت 15 روز بازداشت شده بود.
همچنين صمد محمدي ديگرعضواين انجمن که به اتفاق وي دسگيرشده بود به 4 ماهحبس تعليقي به اتهام توهين به رهبري محکوم شده است.
پرونده اين دونفربراي رسيدگي به ساير اتهام هاي وارده از جمله توهين به مراجع ومسئولان نظام و نهادهاي زير نظررهبري باقرارعدم صلاحيت دادگاه انقلاب به دادسراي عمومي زنجان ارسال شده است.

دانشگاه امام حسين از دانشجويان انگشت نگاری ميکند
پيک ايران : در اقدامي تازه مسئولين دانشگاه امام حسين وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از دانشجويان ورودي سراسري خود ( وابسته به وزارت علوم ) اقدام به انگشت نگاري و گرفتن تعهد نمودند. در اين تعهد نامه که دانشجويان ملزم به انگشت زدن در زير آن شدند از دانشجويان خواسته شده بود تا مواردي را مانند ايمان بخدا!!! نپوشيدن پيراهن آستين کوتاه و نزدن روغن به موي سر و... رعايت نمايند . در غير اين صورت اخراج مي گردند!!! به همين سادگي ....
بنا به اطلاعيه اي که از سوي تعدادي از دانشجويان صادر شده از تمام دانشجويان معترض دعوت مي گرديده تا در تاريخ شنبه 4 مهر ماه ساعت 5 بعد از ظهر در ميدان نوبنياد حضور يافته و اعتراض خود را به گوش مردم برسانند .

کارزار روزنامه جمهوری اسلامی برای ريشه کردن موسيقی و جشن و شادی در ايران همچنان ادامه دارد
روزنامه جمهوری اسلامی : بي توجهي مسئولان فرهنگي سيرجان به اعتراضات مردمي در اين شهر موجب انتشار بيانيه اي در اعتراض به برگزاري كنسرت هاي متعدد موسيقي شد. اين بيانيه كه در نماز جمعه اين شهر توزيع گرديد با اشاره به برگزاري كنسرت موسيقي در شب شهادت حضرت امام موسي كاظم عليه السلام , اين مراسم را حريم شكني و توهين به مقدسات دانسته و از سكوت مسئولان در برابر اجراي چنين برنامه هايي به شدت انتقاد نموده است . در اين بيانيه همچنين باانتقاد از سهل انگاري وزارت ارشاد در برگزاري اين قبيل مراسم از غفلت برخي مسئولين در مقابله با شبيخون فرهنگي دشمنان اسلام ابراز نارضايتي شده است . شماري از جوانان سيرجاني در اعتراض به برگزاري اين كنسرت موسيقي چند روز قبل هم در مقابل اداره ارشاد اين شهرستان تجمع كردند. گفته مي شود اين اداره قرار است در آينده اي نزديك جشن هاي چهل شب با موسيقي را در اين شهرستان برگزار كند.

حرکت غیر دموکراتیک از نظر دبيركل جمعيت فدائيان اسلام
«محمدمهدى عبدخدايى»، دبيركل جمعيت فدائيان اسلام گفت: در نهمين انتخابات رياست جمهورى با هيچ حزبى ائتلاف نمى كنيم و صرفاً ويژگى هاى فرد اصلح را اعلام مى كنيم. وى همچنين گفت: تشويق افراد از سوى احزاب براى اينكه به فرد خاصى راى دهند اقدامى غيردموكراتيك است و اين امر در مذهب شيعه جايى ندارد. احزاب نبايد به تبليغاتچى قدرت ها تبديل شوند كه اگر اينگونه شود دچار دموكراسى آمريكايى شده اند.

رد پیشنهاد ارزیابی مدارک موسسه هاوائی
كيهان : يكي از مسئولان بلند پايه قضايي كه در روز چهارشنبه (19/6/83) در جلسه مشترك دادستاني كل كشور و وزارت علوم حضور داشته است در تماسي با كيهان اظهار داشت، پيشنهاد ارزيابي مساعد مدرك هاي تقلبي اخذ شده از سوي يكي از افراد حاضر درجلسه مطرح گرديد ولي اين پيشنهاد با مخالفت دادستاني روبرو شد. اردشير قاسملو،رئيس غيرقانوني هاوايي روز 21/6/83 بازداشت و هم اكنون در زندان به سر مي برد. مدير اين دانشگاه غيرقانوني با پذيرش برخي مسئولين وزارتخانه‌ها، سازمان هاي دولتي و قضايي و نيز اقشار مختلف جامعه كه جمعا بالغ بر 1063 نفر مي شوند در مقاطع تحصيلي كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري و با دريافت وجوه كلان چند ميليوني تحت عنوان شهريه از مراجعين، اقدام به اعطا مدرك تحصيلي غيرقانوني كرده است و از محل وجوه دريافتي املاك و مستغلات متعددي در تهران، منطقه آزاد كيش و ساير شهرستانها به نام خود خريداري كرده است.
فتوی یک آبادگر!
به نوشته اميد جوان يك راهیافته آبادگر مجلس هفتم در برنامه راه زندگي كه پنج شنبه ها از شبكه سوم سيما پخش مي شود در پاسخ به سئوال خانمي كه پرسيده بود، شوهرم به من مي گويد هنگامي كه از خانه بيرون مي روي بايد آرايش كني،‌گفت: ايرادي ندارد شما با حفظ موازين شرعي در خارج از منزل آرايش كنيد و آراسته بيرون بياييد.
زمینه سازی کیهان برای برخورد با نحوه پوشش دختران دانشجو
به نوشته كيهان مسئولين كشورمان از دختران دانشجوي مسلمان و معتقد به حجاب در كشور فرانسه كه از تحصيل در مراكز علمي اين كشور محروم شده اند دعوت كرده اند كه جهت ادامه تحصيل به ايران بيايند. بنده نگران آن هستم كه وضعيت بد پوشش در دانشگاههاي كشور، اين دانشجويان را از تصميم خودشان پشيمان كند و بنابراين بهتر اين است كه مسئولين ابتدا به وضع غيرقابل تحمل فعلي پوشش دختران در مراكز علمي سروسامان بدهند سپس از ديگران دعوت بعمل آورند.
خط ونشان یک راهیافته برای وزیر راه
كيهان در ستون اخبار ويژه نوشت: علي امامي راد عضو كميسيون انرژي مجلس آبادگر گفت: اجازه نمي‌دهيم كه استيضاح خرم همچون طرح قبلي در مجلس ششم بايگاني شود. متاسفانه از روزي كه طرح استيضاح امضا شد... هيات دولت براي مصروف كردن نمايندگان مجلس بسيج شدند تا با حيل مختلف آنها را وادار به عقب نشيني كنند، هرچند تعداد اندكي از نمايندگان در اين باره دچار ترديد شدند، اما با توجه به كارنامه غيرقابل دفاع وزير راه كه به حق قصاب جاده هاست و هر روز جاده اي ناامن او به خون صدها انسان بي گناه رنگين مي شود، اجازه نخواهيم داد كه اين استيضاح بايگاني شود، چرا كه معتقديم استيضاح خرم خدمت به دولت اصلاحات و در راستاي خدمت رساني بيشتر دولت خاتمي است. متاسفانه در سقوط هواپيماهاي توپولوف در خرم آ‌باد،‌مظلوم تر از سپيدكوه پيدا نكردند و در نهايت آن كوه را علت حادثه دانستند يا در حوادث مختلف فقط سراغ مرده ها مي روند و آنها را مقصر جلوه مي دهند، در حالي كه كمترين اقدام و عذرخواهي وزير در حوادثي همچون سقوط توپولوف خرم آباد – حادثه نيشابور و افتضاح فرودگاه امام استعفا بوده است كه غرور بي جاي آقايان مانع اين كار شده است.
هاشمي رفسنجاني: طراحي لباس، نشان دهنده حيثيت يك جامعه است
هاشمي رفسنجاني، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت:‌اينكه مردم،‌جنس خارجي را به توليدات داخلي ترجيح دهند، مايه ذلت است. طراحي لباس، نشان دهنده حيثيت يك جامعه است و بايد با طراحي مناسب لباس، حيثيت و منافع اقتصادي را در نظر گرفت.
منتخب نيا: ما همچنان بر حمايت از موسوي، تاكيد مي كنيم
رسول منتخب نيا، عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز گفت: فكر مي كنم طراحان اين خبرها [كانديداتوري صادق طباطبايي] براي ايجاد انحراف در افكار عمومي و تضعيف روحيه مردم و جبهه دوم خرداد، مبادرت به منعكس كردن اين مسايل مي كنند. آقاي طباطبايي،‌مرد شريفي است، اما در جبهه دوم خرداد، جز موسوي، هيچ گزينه ديگري مطرح نبوده و ما فعلا، مقيد هستيم تا با جلسات متعددي كه با ايشان داشته ايم و پيشرفت هاي خوبي نيز داشته، تكليف اين مساله ، مشخص شود. تاكنون، هيچ بحثي در جبهه دوم خرداد درباره كانديداتوري هاشمي نشده و ما همچنان بر حمايت از موسوي، تاكيد مي كنيم.
امام جمعه كرمان: رسما تهديد كنید كه ايران از پيمان NPT خارج خواهد شد تا مساله حل شود
جعفري امام جمعه كرمان گفت: داشتن سلاح هسته‌اي يك قدرت بازدارنده است. مسئولان بايد با قاطعيت بيشتري با اين مساله برخورد كنند و رسما تهديد كنند كه ايران از پيمان NPT خارج خواهد شد تا مساله حل شود.

استيضاح وزير مسكن
محمد عباسپور عضو كميسيون عمران مجلس آبادگر گفت: استيضاح وزير مسكن و شهرسازي، به دليل عدم تحقق وعده هاي وي، در مورد حل مشكلات اين بخش، يكي از اولويت هاي اصلي مجلس هفتم است. طرح شعار فروش متري مسكن با تمامي مشكلات مربوط به آن، عدم تحقق برنامه پنج ساله سوم، افزايش نرخ اجاره بها و سوء استفاده زمين خواران در تهران و مركز استانها، از محورهاي اصلي استيضاح وزير مسكن است.
چه کسانی از هاوائی مدرک گرفته اند؟
سايت بازتاب نوشت: بنابر مدارك موجود در دانشگاه هاوايي، يكي از وزراي دولت، يك نفر از معاونان وزارت صنايع، تعدادي از معاونان مناطق آزاد، يكي از معاونان وزارت نفت و حدود 30 نفر از مديران مياني (در حد مديران كل) دستگاه هاي دولتي از اين دانشگاه مدرك گرفته اند. از دستگاه قضايي نيز تعدادي از رؤساي شعب، معاونان و قضات ديوان عالي كشور، رييس يكي از مجتمع هاي قضايي، دو نفر از رؤساي دادگستري مناطق آزاد و يكي از معاونان وزارت دادگستري مداركشان را از اين دانشگاه گرفته اند. همچنين شماري از اساتيد و مسئولان دانشگاه آزاد و شهرداري تهران نيز در ميان فارغ التحصيلان از دانشگاه هاوايي به چشم مي خورند. گفتني است وزارت علوم مدارك اين دانشگاه را معتبر ندانسته و شكايتي را در اين مورد به دادگستري ارائه كرده است.
مکارم خطاب به صدا وسیما: چرا مراسم آغاز به کارسال تحصیلی جدیدحوزه را پخش نکردید؟
مكارم شيرازي گفت: مطالبي است كه واقعا دردآور است. حوزه علميه قم كه خواستگاه انقلاب بود، قبل از تمام مراكز علمي و آموزشي كشور، روز دوشنبه، درس خود را شروع كرد و در آغاز آن، جلسه بسيار مهمي در مدرسه فيضيه برگزار شد و فضلا، بزرگان و جمع كثيري از طلاب حضور داشتند و مطالب مهمي عنوان شد. با همه اينها، شب، ‌منتظر انعكاس خبر آن از صداوسيما بودم. اما ديدم درباره نمايشگاه شكلات با بچه‌ها مصاحبه مي‌كرد كه شكلات داخلي را دوست دارند‌، يا شكلات خارجي را، در حالي كه يك مطلب در مورد حوزه نگفت. حال چه دست هايي در كار است، نمي‌دانم. مسئول صداوسيماي قم، هيچ ارتباطي با علما ندارد، ‌حوزه، در مشكلات به دادشان مي‌رسد. در انتخابات مجلس، اگر مراجع پا در مياني نكرده بودند، يقين داشته باشيد، قضايا، به اين سرعت، پايان نمي‌يافت.
دوستی خاتمی ومبارک ونزدیکی ایران ومصر
شرق در گفتگو با محمد عثمان ، وزير برنامه ريزي مصر نوشت: زماني كه شب قبل از سفر به تهران، خدمت رئيس جمهوري مصر رسيدم، ايشان، با ابراز خوشحالي از عزيمت من به ايران، از بنده خواست تا در ديدار با محمد خاتمي از رئيس جمهوري ايران براي سفر به قاهره دعوت كنم. ميزان علاقه شخصي حسني مبارك به محمد خاتمي تا حدي است كه به من گفتند از عوض ايشان روي رئيس جمهوري خوش تيپ ايران را ببوسم. البته يادآوري مي كنم كه چون من وزير امورخارجه مصر نيستم، پيام ابلاغي كاملا رسمي نيست،‌اما پيام شفاهي از رئيس دولت مصر براي رئيس جمهوري ايران است. مصر، احساس خوبي نسبت به نامگذاري خيابان اسلامبولي ندارد. با اين وجود، دولت مصر معتقد است ، مسائلي از اين دست، كوچكتر از آن است كه توسعه روابط سياسي- اقتصادي دو كشور مصر و ايران را خدشه دار كند. همچنين موضوع بدهي هاي معوقه به ايران از نظر دولت مصر، قابل حل و فصل است. به همين دليل قصد داريم در جريان نشست آتي صندوق بين‌المللي پول در پاريس با وساطت اين نهاد بين المللي، مساله بدهي هاي معوقه را حل و فصل كنيم.
گزارشگران بدون مرز: حنيف مزروعي، بابك غفوري آذر و شهرام رفيع زاده را آزاد کنید
سازمان گزارشگران بدون مرز، با صدور اطلاعيه‌اي، آزادي فوري حنيف مزروعي، بابك غفوري آذر و شهرام رفيع زاده سه روزنامه نگار كه در روزهاي 17 و 18 شهريور در تهران دستگير شده اند، خواستار شد. گزارشگران بدون مرز همچنين ضمن اعلام نگراني از وضعيت سعيد مطلبي آزادي فوري وي را خواستار شدند.
تحلیل قائم مقام جمعیت ایثارگران از وضع سیاسی موجود
علي دارابي،‌قائم مقام جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي گفت: اصلي ترين جريان در دوم خرداد جريان افراطي با گفتمان سكولاريستي است كه رفتارشان اپوزيسيوني و ايدئولوژي آنها التقاطي است كه ما در اينجا از سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، جبهه مشاركت و دفتر تحكيم وحدت – شاخه علامه به عنوان نمادهاي اين جريان مي توانيم نام ببريم . وي با ارائه تحليلي از طرح موضوع نامزدي ميرحسين موسوي از سوي گروه هاي دوم خردادي گفت: يكي از اهداف آنها اين بود كه جريان اصولگرا را به خود مشغول كرده و كانديداتراشي براي آنها نمايند. هر چند شنيده‌ها حاكي از اين مطلب است كه موسوي نخواهد آمد و در نهايت آنها به گزينه هايي مثل كروبي، نجفي،‌عارف، معين و بي طرف خواهند رسيد. يك جريان كاذب در جبهه دوم خرداد،‌دارد هاشمي رفسنجاني را مطرح مي كند. آنها با اين كار ، مي خواهند،‌از شكل گيري اجماع حداكثري در جريان اصولگرايان جلوگيري كنند. دوم خرداد، صادقانه از هاشمي، سخن نمي گويد. آنها با طرح هاشمي، مي‌خواهند از او دلجويي كنند و به نوعي ايشان را مصادره نمايند. در حالي كه هاشمي، متعلق به جريان اصولگراست و آنها با طرح هاشمي مي‌خواهند بگويند بين هاشمي و اصولگرايان، اختلاف نظر وجود دارد.
انتصاب یک زن به سمت فرمانداری شمیرانات
با حكم عبدالواحد موسوي لاري وزير كشور و معرفي علي اكبر رحماني استاندار تهران پروانه مافي به سمت فرماندار جديد شهرستان شميرانات، منصوب شد.

انتقاد ارگان انصار از معاون پارلمانی رئیس جمهور به سبب حمایت از آزادی های فردی
ارگان انصار حزب الله در مطالبي طنزگونه در ستون سياست به روايت يك همولايتي آورده است: هنوز لذت برگزاري جشن شادي بخش سازمان ملي جوانان زير زبانمان بود كه دوباره در سالن ميلاد جشن ملي سينما به خوبي وخوشي وشادي برگزار و در همه خلايق (به جز جماعت عبوس سيصد نفره مخالف شادي و بي حجابي) را شاد و مشكلات فرهنگ مملكت را به سرعت و ملاطفت و جديت و خوبيت حل و فصل نمود. از وزير روحاني زاده و متدين ارشاد كه با تداوم زيركانه سياست‌هاي فرهنگي مهاجراني مقبور با چاشني برگزاري نمايشگاه سنگين ترين و قطورترين و ريزترين قرآن دنيا، راه را براي تبديل ايران اسلامي به تركيه لائيك هموار نموده و با حمايت هاي بي دريغ خود امكان شكوفايي استعدادهاي دختران و زنان شاد و شادي بخش در رشته هاي تن‌آرايي، مجلس گرم كني، لذت آفريني، عيش و عشرت سازي و خصوصا هنر ارجمند خود برهنه سازي و تن فروشي رايگان و عمومي را فراهم آورده اند كمال تشكر و سپاسگذاري را مي نمايم. از معاون حقوقي و پارلماني رييس جمهور كه حمايت هاي وقت و بي وقت و همه جانبه ايشان از دختران و زنان شادي بخش از سواحل جونيه بيروت گرفته تا همايش سازمان ملي جوانان، بر هيچ كس پوشيده نيست و اگر نبود حامي برجسته اي چون ايشان، بسياري از دختران و زنان شاد نه تنها امكان لذت آفريني پيدا نمي كردند بلكه حتي امكان نمايش زيبايي هاي خود را نيز از دست داده‌ و بي پناه مي ماندند! از وزير محترم كشور كه با برپايي نمايشگاه لوازم آرايش زنانه و ايستادگي و پايمردي در راه حجاب زدايي در جامعه اوج تعلق خاطر به مقوله شاد كردن جوانان عزب خياباني (اعم از دختر و پسر) را به نمايش گذاردند، نيز متشكريم.

حمله ناکام انتحاری به ناو آمریکائی در خلیج فارس
به نوشته لثارات حمله انتحاري يك قايق تندروي ناشناس به ناو جنگي آمريكا در خليج فارس، سرنشيان نظامي آن را دچار وحشت و اضطراب كرد. بنابراين گزارش يك قايق تندروي ناشناس با 2 سرنشين سحرگاه روز سه شنبه كه علاوه بر مواد منفجره، بنزين و مواد پلاستيكي انفجاري نيز با خود حمل مي كرد، در پوشش صيادي به ناو آمريكايي نزديك شده بود كه پيش از اصابت به ناو آمريكايي با گلوله باران ممتد اين ناو منفجر شد. همچنين بلافاصله پس از اين انفجار 13 فروند ناوچه آمريكايي منطقه خور عبدالله و بوبيان را به محاصره درآوردند و هواپيماهاي اف 18 در آسمان اين منطقه به پرواز درآمدند. هواپيماهاي آواكس E12 و A6 آمريكايي كه از كويت به پرواز درآمدند جهت شنود و رديابي واحدهاي دريايي مشكوك، ساعتها بر فراز آبهاي خليج فارس به پرواز درآمدند.
سرخوردگی انصار از تشکیل کمیته هفت نفره آبادگران در باره استیضاح خرم
كشاني در جلسه هفتگي انصار حزب الله گفت: حق قانوني براي استيضاح وزرا يك اهرم معاملاتي و چانه زني نيست، اگر استيضاح شما دلايل متقن دارد، چطور با تغيير چهار معاون وزير برطرف مي‌شود؟ اگر وزيري كه اين معاونين را خودش انتخاب كرده مستوجب استيضاح نمي‌شود؟ آقايان چرا اذهان متدينين را مشوش مي‌كنيد؟ اگر همين كاري كه امروز در مجلس هفتم انجام مي‌دهيد در مجلس گذشته هم مي‌شد، شما چه مي‌گفتيد كساني كه در مسئوليت‌هاي مختلف با هرگونه مبارزه با منكرات و بي بند و باري مخالفت مي‌كنند در واقع اشاعه دهندگان اصلي معضلات اجتماعي هستند. البته حزب الله در اين خصوص هوشيار است و تكليف خود را نيز مي‌شناسد و مي‌داند كه چه كساني مخالف مبارزه با بي‌بند و باري هستند، تعطيلات نوروز را در سواحل كدام كشور مي‌گذرانند و يا به كدام مراسمات و جشن‌ها مي‌روند.

نارضایتی امام جمعه نوشهر نسبت به مخالفت دولت با پرداخت یک میلیارد دلاری به کمیته امداد
مشايخ امام جمعه نوشهر با انتقاد از مخالفت دولت با مصوبه مجلس هفتم مبني بر پرداخت هفتصد ميليارد تومان از حساب صندوق ذخيره ارزي براي پرداخت مستمري به اقشار آسيب پذير جامعه گفت: دولت در جريان افتتاح فروگاه امام خميني ، كمك به شركتي در يزد، برگزاري جشن موسيقي در بم، تعيين بودجه براي احزاب و ساخت فيلم در كشور اعتبار گزافي اختصاص داد كه صداي كسي در نيامد ولي با طرح يك كمك به مستمندان و افراد كم بضاعت جامعه اين چنين مخالفت كرد كه مورد قبول نيست.
استیضاح وزیر ارشاد!
نماينده ولي فقيه در لرستان و امام جمعه خرم آباد گفت: نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بايد وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي را استيضاح كنند. حجت الاسلام سيد كاظم حسيني ميانجي افزود: اين روزها در مجلس هفتم صحبت از استيضاح وزير راه و ترابري است اما من مي گويم نمايندگان قبل از اين بايد وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي را استيضاح كنند. وي گفت: برگزاري مراسم جشن عيد مبعث در سالن ميلاد نمايشگاه بين‌المللي تهران با شركت زنان و مردان به صورت مختلط يكي از دلايل استيضاح وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي است. امام جمعه خرم آباد اضافه كرد: ‌در اين جشن، اغلب دختران و زنان به شكل و شمايل‌هايي نظير مانكن و با آرايش‌هاي وحشتناك كه زبان از بيان آنها عاجز است به سالن ميلاد آمده بودند. ميانجي افزود: وضع به گونه‌اي نامناسب بود كه عده‌اي از بازيگران شركت كننده در اين جشن با افسوس مي‌گفتند اينها گمان مي‌كنند كه بازيگري و هنرمندي يعني بي‌حجابي. وي گفت: اين عده از بازيگران نيز در آن مراسم شركت داشتند، اما به دليل اين ابتذال نتوانستند در آن مراسم طاقت بياورند.
انتقاد روزنامه جمهوری اسلامی از گلایه رئیس جمهور نسبت به برخورد با هنرمندان
جمهوري اسلامي در يادداشتي جهت‌گيري سخنان رئيس جمهوري درباره برخورد با ابتذال در جشن خانه سينما را در خلاف نظر اقشار مختلف جامعه، مبهم توصيف كرده و مي‌نويسد: رئيس اجرايي كشور هنگامي كه درصدد اظهارنظر درباره يك واقعه برمي‌آيد، قبل از هر چيز بايد نسبت به ابعاد آن واقعه قضاوت روشني داشته باشد. به هر حال، عملكرد اين به اصطلاح هنرمندان يا درست بوده يا غلط. اگر درست بوده حق است رئيس جمهور محترم از برخورد با آنان انتقاد كنند و اگر غلط بوده، حق نيست از آنان توسط بالاترين مقام اجرايي كشور حمايت شود. در مورد عملكرد اين به اصطلاح هنرمندان بايد به اطلاع آقاي رئيس جمهور برسانيم كه عكس‌هاي چاپ شده در روزنامه‌ها فقط بخش كوچكي از عكس‌ها آن هم به صورت سانسور بوده است. اگر ايشان مايل باشند براي مطلع شدن از عمق فاجعه، اين عكس‌ها را برايشان ارسال خواهيم نمود. ترديدي نسيت كه اين كار، كاملا غلط و خلاف قانون بوده و رئيس‌جمهور محترم نمي‌توانند درباره آن ابراز ترديد كنند. ضمناً رها بودن چنين افرادي موجب سست شدن پايه هاي اجتماعي حكومت است نه برخورد با آنان. صريحا به رئيس جمهور محترم اعلام مي‌كنيم كه از شما گلايه داريم. آيا نمي‌خواهيد با كساني كه مايل نيستند اين كشور به سامان اخلاقي برسد، برخورد نمايند.اميدواريم اظهارات شما از روي عدم اطلاع درباره ابعاد واقعه باشد و بعد از آگاهي كامل، جبران نماييد.

سردار رحيم صفوي: نامه نمایندگان مجلس قبل نمونه اي از ديدگاه هاي جريان هاي استحاله شده است
سردار رحيم صفوي فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي گفت: با آشكار شدن تهديدهاي نظامي احتمالي آمريكا سياست كلي نظام توسط مقام رهبري مبني بر ايستادگي ملت ايران در برابر هر نوع تهديد اعلام شد اما بعضي از گروه هاي سياسي خود را به جامعه القا مي‌كردند كه در مقابل آمريكا نمي‌توان ايستاد و بيانيه معروف استراتژي بازدارندگي سياسي و بيانيه نمايندگان مجلس قبل به رهبر معظم انقلاب كه از ايشان خواسته بودند كه همانند حضرت امام جام زهري را بنوشد تا كشور اشغال نشود نمونه اي از ديدگاه هاي منصرف جريان هاي استحاله شده است.

**************************************************************************
جوک دوبله نشده امروز: البته این امروز ربطی به اون امروز بالایی نداره ، همون امروز قبلی خودمونه!!

The Rabbi's wife was expecting a baby. The Rabbi went to the congregation and asked for a raise. After much consideration and discussion, they passed a rule that whenever the Rabbi's family expanded, so would his paycheck.
After 6 children, this started to get expensive and the congregation decided to hold another meeting to discuss the Rabbi's salary. There was much yelling and bickering about how much the Rabbi's additional children were costing the synagogue. Finally, the Rabbi got up and spoke to the crowd: "Having children is an act of God" Silence fell on the congregation. In the back of the room, a little old lady stood up and in her frail voice said: "Snow and rain are also acts of God, but when we get too much, we wear rubbers"

Sunday, September 19, 2004

پوشش کامل وبلاگهای حامی طرح "دوشنبه امروز خواهیم بود"

این لیست وبلاگهایی هست که در یک اعتراض دسته جمعی نسبت به سانسور و برخوردهای غیرقانونی و قلدرمآبانه مقامهای قضایی ایران قصد دارند روز دوشنبه نام وبلاگ خود را به "امروز" تغییر دهند. دوستانی که مایل به شرکت در این طرح بوده و یا شرکت کرده اند لیکن اسمشان اینجا نیست، در بخش نظرات اطلاع دهند تا اضافه شوند. برای خوندن بخشی از مطلب مربوطه هر وبلاگ به لیست ایگناسیو مراجعه کنید. به امید آنکه با تعداد هرچه بیشتر قدرت خود را به امثال مرتضوی نشان دهیم:

1.آبچینوس
2. آرامش آنسوی خیال
3. آرتی
4. آزادی اندیشه
5. آژند
6. آسمان همه جا ، آبي نيست
7. آسمون ريسمون
8. آقای رئیس
9. آلوچه خانوم
10. آلیوس ماکسیموس
11. آنتی لاریجانی
12.ابراهیم نبوی
13. اراجیف
14. از امروز
15. از بالای دیوار
16. از هر دری سخنی
17. اسدالله علیمحمدی
18. استوا
19.افسون فسرده
20. امروز 2
21. امروز در هر روز
22. امروزي ديگر
23. امید
24. امیر حسین
25. اهورا
26. ایران آتی
27. ایران من
28. ایرانی سرافراز
29.ایستگاه متروک
30. ایگناسیو
31. این بشر زمینی
32. ایهام
33. بابک خرمدین
34. بازمانده
35. بازی گر آماتور
36. برای روز مبادا
37. برکه من
38. بر ما چه گذشت
39. بشیرو
40. بودا
41. بهار منتظر
42. به امید ایران آباد و آزاد
43. بهشاد
44.بهنود دیگر
45.بیژن صف سری
46. بیستون
47. بیگانه ای در سرزمین ژرمنها
48. بی نمک
49. پاسارگاد
50. پاکنویس
51. پرگلک
52. پس فردا
53. پنبه دانه
54. تراژدی انقلاب ایران
55. ترزا
56. تک نگاره
57. تلرانس
58. تولدی دیگر
59. تیر آخر
60. جوانان مشارکت خراسان
61. جوانی
62. چاپ اول
63. چشمها را باید شست
64. چلچله دیوانه
65. حضور خلوت انس
66. حمیدرضا علاقه بند
67. خاطرات من در هامبورگ
68. خاکستر گل سرخ
69.خبرچين
70. خدابيامرز
71. خط قرمز
72. خلوت تنهایی
73. خورشید خانوم
74. خورشید مهر
75. خوشه
76. درد دل دوستانه
77.دندانپزشک
78. دیلماج
79. ديوار
80. ذغال
81. ذهن سیال
82. راه آزادي ايران
83. راه زندگي
84. رضا روحانی
85. رفراندوم
86. رکن آباد
87.روزگار دانشجویی
88. رها جون
89. زندگي ادامه دارد
90. زندگي دوگانه اينانا
91. زن نوشت
92. زهر خند
93. زیتون
94. ساقی
95. سالاد
96. سایه آبی
97.سردبير ، خودم
98. سرزمين آفتاب
99. سرود کوهستان
100. سلام آزادی
101. سلامی و کلامی
102. سمرقند
103. سوت وکور
104. سهامدار جزء
105. سهراب منش
106. سیاست پدر و مادر ندارد
107. سيبستان
108.شادي شاعرانه
109. شازده ایرونی
110. شب بود، ماه پشت ابر بود
111. شبگرد
112. شبنم فکر
113. شرحی بر شبهای بی سحر
114. شورشی
115. شيما کلباسي
116. صورتک
117.طنین یک ترانه
118. عباس معروفی
119.عزیز دوردونه
120. عسل گيسو
121. عکسهای یک کرمانشاهی
122. عليرضا
123. علی قدیمی
124. عیالات متحده
125. غول چراغ
126.ف . م . سخن
127.فانوس
128. فراز
129. فرخ
130. فردا
131. ققنوس ایران
132. کارگاه
133. کاکتوس تيلا
134.کتابچه
135. کلاغ سیاه
136. کلبه کوچولوي من
137. کليد مجهول
138. کمانگیر
139. کودک گستاخ
140. کومه
141. کياگراف
142. گاه نوشت
143. گردباد
144. گفتار نیک
145. گفتمان
146. گل خونه
147. گلناز
148. گروه جوان
149. گوگل
150. لگوماهی
151. مارمولک
152. ماه تابان
153. ماهي دودي
154. ماهی سیاه کوچولو
155. مجید کمالی
156. محبوبم
157. مرجان
158. مردی مصمم
159. مریم
160. مسافر مهتاب
161. مشاهدات و تفکرات یک مهاجر
162. ملاحسنی در کانادا
163. ملکوت
164. من ایرانیم
165. من نه منم
166. من و تنهايي
167. مهندس سعید
168. نازخاتون
169. نت پد ایرانی
170.نکته
171. واما بعد
172. وبگرد
173. وحي شبانه
174. ویدوش
175. هارا
176. هزار حرف نگفته
177. هموطنها
178. هميشه تنها
179. هوشنگ دوداني
180.یاداشتهای ایمان
181.يادداشتهاي فرهنگ
182. يک استکان روزمرگي ملايم
183.يک قطره
184. یک کرمانشاهی
185. یک محسن
186. یه بشر زمینی
187. A Bigger Picture
188. A Hacker Life
189. Evil asad
190. full metal jacket
191. group hug.us
192. hooliganboy
193. Immigrant
194. Iranian development
195. Iranian truth
196. iranianImage from world to
197. Iran's view from outside
198. Isatisweb
199. Jump cut
200. Love and nothing else
201.Anti-memoirs
202. Persian students in the united kingdom
203. mosafer
204. Nose for news
205. Roba
206. Rostam
207. sadjad
208. Scorpio
209. soodaroo
210. The days of our lives

دوستانی که کامنت می ذارن، لطف کنن اسم اصلی وبلاگشون رو هم حتما بنویسند که برای وارد کردن در لیست دچار اشکال نشیم. ممنون از لطف و همدلی همتون. دمتون گرم
پ.ن.: من که آلمانی بیلمیرم، ولی
دوستانی که آلمانی کلنگ می رن! یه دست مریزادی به این دوستمون بگن که خبر امروز شدن وبلاگها را به آلمانی در وبلاگش نوشته.


Saturday, September 18, 2004

دوشنبه همه امروزیم

عرض شود خدمت شما که بنده همونطور هم که قبلا گفتم از این دار و دسته اصلاح طلب و به ویژه شخص خاتمی کاملا قطع امید کرده و به هیچ روی فکر نمی کنم از این جماعت بخاری بلند بشه. مخصوصا اینکه اینها هنوز هم که هنوزه دم از آرمانهای امام خمینی و پیروی از راه و روش اون می زنن. حال بهم زن ترین این گروه هم که به خاطر منافع گروهی و خوردن نون به نرخ روز متاسفانه به سلک اصلاح طلبی دراومدن، مجمع روحانیون مبارزن که خودشون زمانی جزو تندروترین افراد انقلابی و حامی و مجری اقداماتی نظیر انقلاب مزخرف فرهنگی و اعدامهای بی حساب و کتاب و حذفهای سیاسی و ... بوده اند.

با اینحال باید با کمال تاسف اعلام کنم که در تقابل با یه دسته آدم بی فرهنگ و بی شعور و چاقوکش و قلدر که تنها و تنها به منافع شخصی و چپاول سرمایه های ملی فکر می کنن و برای ماندن در قدرت از هیچ کاری از جمله آدم کشی و بگیر و ببند بی گناهان و
در کثیف ترین اقدام اخیرشون دستگیری خانوادگی هم فروگذاری نمی کنن، فعلا مجبوریم بین بد و بدتر بد رو انتخاب کنیم. صد البته این انتخاب یا حمایت به معنی موافقت کامل با راه و روشهای اتخاذ شده توسط اصلاح طلبان و فرصت سوزیهای بیشمار آنها نیست. مهمترین نقطه ضعف اینان حفظ آرمانهای نظام به جای آرمانهای ملته.

با این مقدمه خواستم پیش از اون که حمایت خودم رو از اقدام سمبلیک قابل تقدیر وبلاگ نویسان در نامگذاری وبلاگها به نام "امروز" در روز دوشنبه و دفاع از آزادی بیان اعلام کرده باشم، خط و نشون و موضع خودم رو برای آقایون اصلاح طلب تعیین کرده باشم.
چار روز دیگه اینها هم بلند نشن مثل خامنه ای که آرای مردم در دوم خرداد را به نفع نظام مصادره کرد، حمایت امروز ما رو هم به نفع خودشون مصادره کنن. هدف ما آزادی بیان و رفع هر گونه سانسور و تضییق حقوق مدنی افراده.

درهرحال این وبلاگ هم دوشنبه "امروز" خواهد بود. این کار هرچند در عمل بی نتیجه به نظر برسه، ولی تجربه های قبلی نشون داده که اینترنت و بویژه وبلاگها بیشتر از اونی که ما خودمون فکر می کنیم برای انحصارطلبان مهم و براندازه. نشونه اش هم همین دستگیریها و سانسورها.

به قول معروف یک مرتضویی بسازیم که رَب و رُبشو یاد کنه!

پ.ن.: این تیکه باحال رو از مهندس سعید داشته باشین (به قول گزارشگرای فوتبال!):

یک جمله برای آقای خاتمی دارم که واقعا دارم میترکم که بگم. آقا جان ما بلا نسبت یه گُهی خوردیم به تو بی عرضه بی خاصیت رای دادیم نه یک بار که دو بار. بالام جان عرضه حرف زدن که نداری لااقل زودتر برو کنار بگذار باد بیاد. واقعا خندم میگیره که بخوام به تو بی عرضه که نه تنهاعرضه عمل نداری حتی شرف دفاع از اولیه ترین حقوق مردمان این مملکت رو نداری برای ازادی سعید مطلبی کمک بخوام. ترجیح میدم برم مستقیم پیش سعید مرتضوی و با اون صحبت کنم چون لااقل 2 تا .... لای پاش داره که بر مبنای اون حرف بزنه و وعده بده!


کتابخواني

يکي از عادات بسيار خوب رايج در کانادا (حداقل توي مونترال که ما هر روز شاهدش هستيم) کتابخوانيه. امکان نداره سوار مترو يا اتوبوس بشيد و چندين نفر رو مشغول مطالعه نبينيد. همینطور توي پارکها، رستورانها، نيمکتهاي کنار خيابون و خلاصه هر جايي که دمی فرصت گير بياد، بلافاصله يه کتاب کوچيک از توی کوله پشتی همیشه همراه مردم، چه زن، چه مرد، چه پير، چه جوون در می آد و صاحبش رو در خودش غرق می کنه. در مورد اين کوله پشتی هم بد نيست بدونيد که اينجا خيلی رواج داره و همه از اون به جای کيفهای دستي که زمان جوونيهای ما به همه رقمش می گفتند "سامسونيت"، استفاده می کنند. عار و مار هم ندارن! حتي با کت و شلوار و کراوات رسمی هم آدمهاي زيادی رو تو خيابون می بينی که کوله پشتی به دوش دارن. (البته در اين مورد خاص از وضعيت فعلی ايران خبر ندارم، فقط يادمه يه زمانی هرکی دانشگاه قبول می شد همون ترم اول يه سامسونيت دستش می گرفت و با کلی دک و پز می شد آقای دکتر يا مهندس!)
اين فرهنگ فراگير کتابخونی البته به خودی خود بوجود نيومده. بلکه از همون ابتدا توی مدرسه های ابتدايی و دبيرستانها به بچه ها آموزش داده می شه و به مرور به يک عادت تبديل می شه. يکي از دوستام که بچه مدرسه رو داره می گفت پسرش هر هفته بايد يک کتاب رو بخونه و خلاصه شو بنويسه بياره سر کلاس. حالا جالبه بدونين توی مونترال هم زبان فرانسه تدريس می شه هم انگليسی و اين بچه ها برای هر کدوم بايد يه کتاب مجزا بخونن و خلاصه کنن. اين باعث می شه نه تنها کتابخوانی تمرين و عادت بشه بلکه روشهای درست و سريع خوندن کتاب هم از همون اول آموزش داده می شه. اينه که مردم نه تنها از کتاب خوندن لذت می برن بلکه اصلا بدون کتاب خوندن نمی تونن زندگی کنن.
البته يه وقت فکر نکنين بچه های مدرسه ای رو با اين کارها شکنجه می کنن و اينقدر کار سرشون می ريزن که مث ما از مدرسه فراری بشن. اونقدر برنامه های کمک آموزشی و سرگرم کننده و تفريحي (به قول آخوندیش فوق برنامه!) دارن که مدرسه رفتن براشون لذت و رغبت داره.
حالا وضعيت آموزش و پرورش اينجا رو مقايسه کنيد با آموزش و پرورش نظام مقدس جمهوری اسلامی! فکر کنم شرح و تفصيل نياز نداشته باشه...

جوک دوبله نشده: این یه ذره که نه خیلی طولانیه، واسه همین اگه خواستید نخونید!

An office manager was given the task of hiring an individual to fill a job opening.

After sorting through a stack of resumes he found four people who were equally qualified. He decided to call the four in and ask them only one question. Their answer would determine which of them would get the job. The day came and as the four sat around the conference room table the interviewer asked, "What is the fastest thing you know of?"

Acknowledging the first man on his right, the man replied, "A THOUGHT. It just pops into your head. There's no warning that it's on the way; it's just there. A thought is the fastest thing I know of."

That's very good!" replied the interviewer. "And now you sir?" he asked the second man.

"Hmm....let me see. A blink! It comes and goes and you don't know that it ever happened. A BLINK is the fastest thing I know of"

"Excellent!" said the interviewer. "The blink of an eye... that's a very popular cliche for speed."

He then turned to the third man who was contemplating his reply.

"Well, out at my dad's ranch, you step out of the house and on the wall there's a light switch. When you flip that switch, way out across the pasture the light in the barn comes on in less than an instant. Yep, TURNING ON A LIGHT is the fastest thing I can think of."

The interviewer was very impressed with the third answer and thought he had found his man. "It's hard to beat the speed of light," he said.

Turning to the fourth and final man, the interviewer posed the samequestion.

The last man replied, "After hearing the three previous answers, it's obvious to me that the fastest thing known is DIARRHEA."

"WHAT!?" said the interviewer, stunned by the response. "Oh I can explain," said the fourth man. "You see, the other day I wasn't feeling so good and I ran for the bathroom. But, before I could THINK, BLINK, or TURN ON THE LIGHT, I had already shit my pants!"

HE GOT THE JOB

ضمنا این عکسدونی ما هم درد گرفته. نکنه یکی خرابکاری کرده باشه؟ بهرحال اگه عکسها رو نمی بینین به گیرنده های خود زور نیارید اشکال از امام جمعه است!

Sunday, September 12, 2004

عنوان نداره


از روزی که عزیزدوردونه آخرین پستشو نوشت و خداحافظی کرد و چند روز بعدش هم کلا وبلاگش رو حذف کرد، وبلاگش رو توی لیست دوستام با فتوبلاگش جایگزین کردم . البته با برگردوندن دوباره وبلاگش چندباری بهش سر زدم ولی می دیدم که همچنان نمی نویسه. خلاصه دیگه به وبلاگش سر نزدم و به جاش از عکسهای زیبا و با محتوای فتوبلاگش لذت می بردم تا اینکه امروز همینطوری آدرسش رو تایپ کردم و دیدم ای بابا چه خبره! تقریبا دوهفته ایه که برگشته و می نویسه، چه نوشتنی! آخه عزیزجون تو که رفتنت رو با اون همه سر و صدا و قهر و آشتی اعلام کردی، چرا اینجوری بی خبر برگشتی؟ حداقل می گفتی یه مرغی، خروسی، چیزی قربونی می کردیم برات! بهرحال "بازگشت مجدد حاج عزیزدوردونه از سفر روحانی به سرزمین ناشناخته را تبریک عرض می کنیم".

غرض اینکه همینطور که می بینید ما نه تنها این روزها وبلاگ نوشتنمون نمی آد، بلکه وبلاگ خوندنمون هم نمی آد! آخه من بابامو با همه اِندِ مذهبی بودن و گرایشهای دست راستیش (البته تا دوسال پیش که من اومدم کانادا، نمی دونم تو این دوسال تغییر کرده یا نه) دوست دارم. نمی خوام با چارتا شر و وری که من اینجا می نویسم و ظاهرا به مذاق بعضیها خوش نمی آد، مثل بابای سینا براش دردسر درست کنم. حتما صفحه وبلاگ قبلی من رو دیدید: "وبلاگ مورد نظر شما به دلیل رعایت نکردن موافقتنامه پرشین بلاگ مسدود می باشد" اولا که ... (می خواستم بگم سرویستون تو سرتون بخوره، دیدم یه ذره نامردی می شه. هرچی باشه من حدود ده ماه ازش استفاده کردم و کلی دوست و آشنا و خواننده باهاش پیدا کردم. اینه که اینو نمی گم) دوم اینکه کدوم بند توافقنامه؟

- رعايت موازين اخلاقي و قوانين موضوعه؟

- رعايت حريم خصوصي و حقوق افراد و به ويژه كاربران سايت؟

- پرهيز از انتشار مطالب خلاف امنيت و استقلال ملي؟

- عدم استفاده تجارﻯ از سرويس‌هاﻯ پرشين بلاگ به هر شكل؟

- عدم استفاده از فضا و امكانات پرشين بلاگ براﻯ آسيب رساندن به افراد، شبكه‌ها يا كامپيوترهاﻯ اشخاص؟

به نظر شما گذاشتن چارتا عکس از مونترال و شیش تا جوک دوبله نشده خلاف امنیت ملیه؟ اگه اینطوره باید ...ید به این امنیت ملی که اینقدر شکننده و ...میه! سوم مگه خودتون ننوشتین که اگه کسی این توافقنامه رو رعایت نکرد دفعه اول بهش تذکر می دیم دفعه دوم می بندیم؟ پس تذکرتون کو؟

بهرحال ما که ماستمونو کیسه کردیم! اتفاقا موسیر هم بهش زدیم با نمک و نعناع و پونه، نمی دونین چه ماستی شده. یاد ماست و موسیرهای "کاله" بخیر (حس نوستالژیک با یه قاشق روان نژندی ماستالژیک) !

.جوک دوبله نشده: ببخشید الان باید برم مهمونی دیرم شده. برگشتم یکی می ذارم.


?Dad...Can I use the car again


Tuesday, September 07, 2004

مراسم نواربری وبلاگ جدید


خب دوستان عزیز. به سلامتی و میمنت همانطور که ملاحظه می فرمایید ما هم بالاخره مهم رفتیم و پرشین بلاگ فیلترمون کرد. ولی چون از خیلی وقت پیش، پیش بینی همچی روزی رو می کردیم قبلا اینجا رو رزرو کردیم. اینجا همینطور که می بینید هنوز آرشیو درست و حسابی نداره و فهرست مطالب قبلی لینکشون به وبلاگ قبلیه که سر فرصت اونها رو به اینجا منتقل می کنم. هرچند که چند وقته آپدیت شدن برام کار حرضت فیل شده و احتمالا وبلاگ هم از نفس افتاده، ولی سعی می کنم بازم تا اونجایی که بشه
در خدمت اسلام و مسلمین باشم.

حالا هم برای افتتاحیه رسمی اینجا یه جوک دوبله نشده توپ می ذارم و از پدرام ثانی می خوام که اونو ترجمه کنه:

Two gay men decide to have a baby. They mix their sperm, then have a surrogate mother artificially inseminated. When the baby is born, they rush to the hospital. Two dozen babies are in the ward,23 of whom are crying and screaming. One, over in the corner, is smiling serenely. A nurse comes by, and to the gays' delight, she points out the happy child as theirs. "Isn't it wonderful?" Neil says to Bob. "All these unhappy children, and ours is so happy." The nurse says, "Oh, sure he's happy now, but just watch what happens when we take the pacifier out of his ass."

Wednesday, August 18, 2004

دوربين مخفی

خاطرتون باشه قول داده بودم چندتا تکه از دوربين مخفيهای فستيوال خنده مونترال که چند وقت پيش درباره اش نوشتم براتون بذارم. تو اين مدت هم چندين نفر با جستجوی واژه "دوربين مخفی" به اينجا اومده بودند که خب حتما دست خالی برگشتند. فقط محض سرکار گذاشتن اونايی که با جستجوی کلماتی مثل دختر سکسي، سکس با مادر بزرگ، عکس سوپر ايراني، سکس خامنه اي، سفيداب و خلاصه اينجور چيزا ممکنه به اينجا بيان به پيشنهاد اين دوست عزيز اينا رو هم نوشتم (اينها دقيقا کلماتيه که ملت توی سرچشون استفاده کردند و به اين وبلاگ اومدند. همينطور اون لينک چگونه در اينترنت همسر پيدا کنيم). پی نوشت: اگه باورتون نمی شه يه نگاهی به اين نتايج جستجو که يک هفته بعد از گذاشتن اين پست باهاش اومدن اينجا بندازين: ۱ - ۲ - ۳ - ۴ 


اين ويديوها از روی صفحه نمايش ضبط شده و خيلی کيفيت نداره. شما به کيفيت خودتون ببخشيد:


1-       610KB        -9             370KB       1.2MB       -5              330KB       1.1MB      


2-       350KB       1.2MB      - 6              480KB       1.6MB


3-       390KB       1.4MB       -7              460KB       1.6MB


4-       340KB       1.2MB       -8              500KB       1.7MB


اين ليست خواهد تکميل شد انشاءالله تعالی (به قول امام راحل!)

Friday, August 13, 2004

از وبلاگ ایليا:


آری رفيق! ...
ما روضه های فاطميه مان را نه در هيئات و تکايای اين پليدان می جوئيم ، که در دخمه های اين ابليسان مگر خدا و مولا و اهورا و ايليا و ناموس حق حضور دارند آخر؟! هيئات و حسينيه ها - و بهتر است بگويم يزيديه ها - و دخمه های زير زمينی و تاريکخانه های اشباح اينان ، محل رفت و آمد و برو بيای ابليسيان و يزيديان و اشباح خودساخته ای ست که اينان به نامشان نان ميخورند و بر ديگران فخر ميفروشند به نام آنان!؛ در کثافتخانه های اين خوکان گـَـنده خور ، خدا که هيچ ، ابليس نيز جرأت هبوط ندارد به مولا قسم!؛ خدا و علی و فاطمه و حسين ، دين و ايمان و احسان و غفران ، تنها دستمايه های اين عروسکان شنيع و اين مترسکان مذهبی دگم انديش خر مقدس سگ مذهب خرافه پرستی است که اگر علی و فاطمه و حسين و کوچه ی بنی هاشم و مدينه و بقيع و کوفه و کربلا و علقمه را ازشان بگيری ، بايد بروند يا به دريوزه گی و جنده گی بيفتند و برای لقمه ای نان مثل سگ از صبح تا شب جلوی هر کس و ناکسی دم بجنبانند و موس موس کنند ، يا که بايد بروند از گرسنه گی سر به زمين بگذارند و بميرند و هلاک شوند و بروند به درک اسفل السافلين!؛ علی و حسين و فاطمه و ديگران ، حکم کارمند امور مالی اداره ی فخيمه ای را دارند که اينان ماه به ماه ، هزار و يک روايت جعلی از زنده گانی و مرگ و شهادت آنان از خود ميسازند و به هزار و يک شکل فاطمه و علی و حسين را می کشند و بعد هم پاکتهای پر پولشان را می گيرند از دستان همين عوام الناس کالانعام خرافه پرستی که بزرگترين رنج حسين را تنها بی آبی و عطش ميدانند و تنها رنج فاطمه را سيلی سنگينی که از عمر ابن خطاب خورد در کوچه ی بنی هاشم و تنها رنج علی را هم درد گلوئی ميدانند که نه از الم خار در چشم و استخوان در گلو بود ، که از رنج نان جوين خشکيده و نمکی بود که گلوی حضرتش را ميشکافت و جر ميداد و زخم ميکرد!!!؛ همين! ...
فاطمه در نظر اينها ، تنها يک زن تکيده ی نحيف چارقد به سری است که فقط نوک دماغش پيداست و تا قبل از اينکه قباله ی فدکی پيدا شود ، اصلاً معلوم نيست که کدام گوری بوده است و بعد که بحث ارث و ميراث و باغ فدک مطرح ميشود ، خانوم به ناگاه مثل جنی از چراغ جادوئی بيرون ميجهد و می گويد اين باغ مال من است که پدرم به من بخشيده است و خود را صاحب و وارث همه ی غنايم غزوات نبی ميخواند!!! ...
فاطمه در نظر اينها ، يک زن غرغروی نق نقوی بد دهنی است که صبح تا شب دارد غر ميزند که چرا يک نامحرمی آمده است و در کوچه سيلی به گوشش نواخته است و چرا حق مالی اش را غصب کرده اند و چرا فلانی بهمان کرده است ، بعد هم چون اين زن از جنس ماها نيست و اصلاً آب و گلش از جنسی ديگر است و با خدا بده بستان دارد و يک حسابهای جداگانه ای با خدا دارد ، مستجاب الدعوه است و صبح تا شب در يک خانه خرابه ای در اطراف مدينه به نام بيت الاحزان ، صبح تا شب يا دارد نماز ميخواند ، يا فحش و ناسزا به همه ی مردم ميدهد و همه را نفرين می کند و دعا می کند که به زودی خدا فوتی کند و زمين و زمان را بلرزاند و ستون خانه های مدينه را بر سر اهلش خراب کند!؛ اين فاطمه ی اينهاست! يک زن بی شعور بی فرهنگ چادر به سری که صبح تا شب مثل کلاغ دارد قار قار می کند و کتک می خورد و بچه سقط می کند و بعد هم می افتد و می ميرد! ...
علی هم در نظر اينها ، يک مردک اپورتونيست و فرصت طلب و هزار چهره است که گاهی قاط ميزند و شمشير ميکشد و چون زورش هم زياد است ، لات بازی در می آورد و هر که سر راهش سبز شود را به تيغ ميکشد و سر از تنش جدا ميکند و در قنداق که بوده است 7 بار بند قنداقه اش را پاره کرده است و وقتی نوزاد بوده است يک اژدهای 7 سر را با شمشير گردن زده است و خلاصه از بچه گی برای خود يک لات بی کله بوده است!؛ گاهی هم اين علی آقا خيلی آرام بوده است و حتی کتکش هم که ميزدند و دستانش را هم که با طناب می بستند و عمامه از سرش می انداختند ، هيچ نمی گفته است و لام تا کام سخن بر زبان نميرانده است و از ترس خفه خون می گرفته است تا که جانش در امان باشد از مرگ و هلاک ، باشد که بعداً که چند تا يار لات مثل خودش پيدا کرد توی چاله ميدان و دروازه غار مدينه ، تلافی اين قداره کشی را سرشان در بياورد! ...
علی در نظر اينها ، يک مردک آنرمال غير طبيعی است که غذايش فقط نان جو ، آنهم از نوع بيات و کپک زده و خشکش است ، با يک من نمک ، آن هم از نوع سنگ نمک!!!؛ که اصلاً معلوم نيست کيست و چه می خواهد و چه می گويد و حرف حسابش چيست؟! اين علی آقا شبها تا صبح فقط کم کمش هزار رکعت نماز ميخوانده از سر بيکاری و علافی و تازه بعدش هم نان تازه و خرما به فقرا ميداده ، آنهم به صورت ناشناس در نصفه شبها!؛ تنها هنر و فضايل اين علی آقا همينها بوده است و ديگر هيچ و هيچ و هيچ!؛ اين علی آقا مثل اين دوره گردهائی که زنجير پاره می کنند ، کارهای عجيب و غريب بلد بوده است و يک دری را که 400 مرد قوی هيکل عرب نمی توانستند بلندش کنند را با يک دست بلند کرده است در جنگ خيبر ، يا يک روز با مشت زده است توی صورت يک فيل و آن فيل در جا مرده است و از اين سری اَکشن بازی های قلچماقهای خر زور زياد بلد بوده است!؛ تازه ، بعد هم هر کس ذره ای از حب اين آقا را در سينه داشته باشد - قدر سر سوزنی حتی - ، جايش در اعلا عليين است و در طبقه ی هفتم بهشت ، که آسانسور هم دارد و برج گردان و مرغ بريان و حوری عريان و دو صد غلمان ، با چائی و سيگار و قليان ، آنهم از نوع ميوه ای اش!!!؛ اگر کسی اين آقا را دوست داشته باشد ، هزاری هم که گناه کند و سر مردم کلاه بگذارد و مال مردم را بخورد و هزاری هم که پفيوز بازی سر مردم در آورد و به مال و جان و ناموس مردم تجاوز هم که بکند ، باز جايش رزرو است در همان طبقه ی هفتم بهشت و همه از خدا گرفته تا حوريانِ کف کرده ی مکشوفه و غلمان های ابنه ای سفيد ، منتظرند که يارو بميرد تا بپرند بغلش و يک حالی با او بکنند و صفائی و سکسی و بند و بساطی در جنت النعيم!!!؛ و خدا نکند که يکی اين علی آقا را نشناسد و مثلاً مسيحی باشد و خانه اش در جزاير کارائيب باشد مثلاً و اصلاً نداند که اين علی خوردنی است يا پوشيدنی؟! ، آنگاه حسابش با کرام الکاتبين است طرف!؛ هر چه کار خوب که بکند و هر چه مال و جان و ناموس مردم هم از تعرض او در امان باشند و هر چه هم آدم با خدا و دلپاکی هم که باشد ، باز جايش در قعر دوزخ و در طبقه ی هفتم جهنم است که آسانسور که ندارد که هيچ ، پر از مار و عقرب و سوسک و مارمولک است که به ماتحت طرف فرو ميروند و وعده ی غذائی سلف سرويس آنجا ، روزی سه وعده سرب داغ است با مشروبی از عصاره های آب چرک و گنداب و لجن و زهر مار!؛ تازه طرف را اگر مرد باشد ، از موهايش و دستانش و آلت مردانه گی اش ، و اگر زن باشد ، از موهايش و پستانهايش و هزار جای ديگرش از سقف آويزان می کنند که چرا تو علی آقا را نمی شناختی در آن دنيا پدر سگ خر؟! هر چه هم قسم و آيه بياورد طرف که بابا جان! اصلاً من مسيحی بودم و اصلاً اسمی از اسلام و پيغمبر و علی و فاطمه و بقيه نشنيده ام ، می گويند که بايد ميرفتی تحقيق می کردی و حقيقت را پيدا می کردی!؛ يکی هم نيست بگويد که آقايانی که تا از شکم ننه شان در آمدند ، مسلمان ختنه شده!!! بودند ، چرا خودشان اين اسلام شناسنامه ای و اين مسلمانی موروثی را به کناری نمی افکنند و به تحقيق در اديان نمی پردازند؟! وقتی هم که می گوئی شماها هم اگر در هر خانواده و کشور ديگری بوديد ، بديهی ست که به دين و مرام و مسلک و آئين و سنن آنان بوديد ، بادی به غبغب شان می افکنند و می گويند : " خب ببين جانم! خدا ما را خيلی دوست داشته ، اصلاً خدا مثل مرغی که نوک ميزند به زمين و دانه را از سنگ جدا ميکند ، شيعه های علی را از ديگران جدا کرده! ما توفيق داشتيم و سعادت اين را داشتيم که عاقبت به خير شويم! کون لق ديگران! ... "؛ اين هم از توجيه و تفسير و تحليل و تأويل اين شيعيان صفوی!؛ خدا را که مرغ و خرس و حيوان می کنند به کنار ، تنبلی و بی سوادی و حماقت و بلاهت و سفاهت خود را هم توجيه می کنند!؛ هر که مسلمان - آن هم از نوع شيعه اش - نبود ، بايد ماتحتش پاره شود تا تحقيق کند و حق را بيابد ، اما اينها خدا برايشان لقمه را آماده کرده است و داده است ملائکه جويده اندش و بعد تهوع ملائکه و استفراغ فرشته ها را در دهان اينان گذاشته است و اينها فقط بايد آن را قورت بدهند و زحمتی نبايد بکشند جز اين! چقدر سخت است به خدا رسالت اينها!!! مگر نه رفيق؟! ...
حسين هم در نظر اينها ، يک مردک بی کله ی بی منطق است که به زور 84 زن و بچه را از مدينه می کشاند به يک صحرای بی آب و علف و می گويد خدا گفته که من بايد شماها را بکشم!؛ بزرگترين رنج اين حسين آقا هم بی آبی و عطش بوده است و همين و ديگر هيچ!؛ اصلاً معلوم نيست که قبل از کربلا او کجا بوده است ، و بعد هم که سرش را بريده اند و تمام!؛ خواهر اين حسين آقا هم که نه قبل از کربلا اثری هست از او ، و نه بعد از واقعه ی کربلا!؛ فقط از ظهر عاشورا پيدايش می شود که هی گريه می کند و ضجه ميزند و فحش عربی ميدهد ، بعد هم عصر همانروز گم می شود در لابلای تاريخ و يک بار هم در مجلس يزيد در شام پيدايش می شود و بعد هم خداحافظ!؛ تنها فلسفه ی وجودی و علت العلل شهادت و سبب الاسباب کشته شدن اين حسين آقا هم فقط اين است که اين حسين جونم فقط يک پارتی است برای روز قيامت ، که دست گناهکارها را بگيرد و پفيوز بازی ها و حرامزاده گری هاشان را سرپوش بگذارد و به خدا بگويد که زير سبيلی اينها را رد کند که بروند بهشت پيش فک و فاميلشان!؛ کافيست هر گهی که ميخواهند بخورند و تا ميتوانند مال مردم را کوفت کنند و حرامخوری کنند و ريا و تظاهر و مقدس نمائی ، بعد هم بروند و يک قطره به زور هم که شده اشک بريزند در محرم برای اين آقا و اگر حاجی بازاری کلاش شياد هم بودند ، يک قيمه ای قورمه ای چيزی نذر اين آقا کنند و بدهند چند تا شکمْ سير پفيوز ديگر بخورند ، بعد بخاطر آن قطره اشک و اين همه ايثار و نذر ، ميروند بهشت و کنار همان خانه ی عفاف طبقه ی هفت بهشت يک سوئيت به نامشان ميشود! همين و ديگر هيچ! ...
اينها شدند ائمه و امامان و اوليا و اوصيا و امامت و ولايت اين شب پرستان خری که خر پيششان ارسطو است!!!؛ فاطمه ی اينها نه از برای دفاع از ولايت و امامت کشته شد ، که از برای دفاع از ارث و ميراث و مال و منال خويش کتک خورد!؛ علی در نظر اينان نه از برای اسلام و ايمان خويش لب فرو بست و 25 سال خانه نشين گرديد ، که يک مردک ترسو بود که ديد چون کسی با او نيست و هفت هشت تا يار بی کله ی قداره بند قمه کش بيشتر ندارد ، دهانش را بست و خفه خون گرفت و ترسيد و حقيقت را فدای مصلحت کرد و به انتظار زمان نشست!؛ حسين در نظر اينان نه از برای دفاع از حق و حقيقت ، با غربت به ميان کثرت حراميان شتافت که از دين حق دفاع نمايد و اسلام علوی را زنده نگاه دارد ، که او اصلاً ميخواست برود کوفه که يار جمع کند و براندازی نمايد و با کودتا حکومت را به دست بگيرد ، اما از بد حادثه يکهو نارو خورد و راه را به او بستند و چون راه برگشت به مدينه هم نداشت ، مجبور شد برود وسط آن کوير تفتيده ی طف و نفله شود! و و و ...؛ من ميخواهم اصلاً سر نباشد به تن اين علی و فاطمه و حسين و بقيه ی ائمه ای که اينان از آنها يا بت ساخته اند يا که مترسک يا که عروسکان احمق ترسوی جبون ديوانه ی گه رومی روم و گه زنگی زنگ! ...


پی نوشت: اين مطلب بخشی از يک پست بسيار طولانی از وبلاگ ايلياست. ايليا خودش آنطور که از نوشته های وبلاگش برمی آيد، مومن و معتقد به اسلام و محب اهل بيت است. ليکن اگر همه مطالب آن پست طولانی را بخوانيد متوجه می شويد که اهل بيتی که او دوست می دارد با اهل بيت دست آويز شده اهل نفاق و تزوير که در اينجا تصوير شده يکی نيست. وقت کرديد حتما بخوانيد و بعد قضاوت کنيد.

Thursday, August 12, 2004

می گم اين ستون لينک دَوونی هم بد چيزی نيست برای شانه خالی کردن از زير بار سنگين مسئوليت توليد محتوی (يا همون محتوا، بابا کلافه شديم از اين نگارش عربی در فارسی! پس اين جمع آوری لغات بيگانه که می گن چی شد؟) در اينترنت ها! خيلی وقتها هست حرفی واسه گفتن نيست (مثل خيلی وقتها)، يا ايمکاناتش نيست (مثل الان که دو هفته است اينترنت من سوخته!) يا اينکه آدم نمی دونه چطوری بنويسه که نه سيخ بسوزه نه کباب ته بگيره (مثل اين عکسها که گذاشتمشون اون بقل، ولی هيشکی تو اين کامنت دونی نگفت حاجی خرت به چند). خلاصه اينکه دوستان تو اينجور وقتها يه التفاتی به اون ستون سمت چپ بفرمايند تا هم ببينن اوقات علافي، ما به چه امر خطيری اشتغال داشته ايم و هم اينکه بفهمن عجالتا زنده ايم يا سرمون با جسم سختي، چيزی برخورد کرده.


جوک دوبله نشده امروز: (در راستای zoor nazan farsi neveshteh)


Ye afsare jeloye ye mashin ro migire, be ranande mige: jenab shoma bekhatere bastane kamarbande imeni, 50hezar toman az tarafe anjomane hemayat az imeni rahha jayeze bordid! hala mikhayn ba in pool chikar konid? Ranande: fekr konam beram bahash gavahinamamo begiram! zane ke baghal dastesh nesheste boode mige: jenab sarvan harfasho goosh nakonid, shohare man vaghti maste yeband chertopert mige! too sandalie aghab ye yarooee khaab boode, az saroseda pa mishe mige: man az avalesham goftam ba mashine dozdi nemishe
farar kard! yeho yeki az sandogh aghabe mashin dad mizane: bebinam,belakhare az marz gozashtim?


اينم ترجمه اش 


پی نوشت: حتما متوجه شديد که اين پرشين بلاگ خودمون روز به روز داره بر کمالات و فضايلش افزوده می شه. از جمله وارد کردن کد رمز در هنگام نظر دهی که فکر کنم برای جلوگيری از کپی و پيست کامنتهای شيش من يه غاز موثره. جديدترين کمالات شيخ ما هم گذاشتن daily tip پايين صفحه برای راهنمايی کاربرانه. و اين هم يکی از tipهای بسيار مهمی که اگه نبود خيليها نمی دونستن چيکار کنن:


Did you know:


To scroll toward the beginning of a document, press the UP ARROW!!!!!